چگونگی تقویت ایمان در دلها

نوشته :‌ حسين حسين شحاتة

 بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و اما بعد ‏:‏

قلب جایگاه ایمان :

خداوند عزوجل به فضل و کرم خود، دلها را به اختیار خویش قرار داده که هر طور خواست آنها را دگرگون کند.

 تنها اوست که ایمان را در قلوب بندگان مؤمن و پرهیزگارش می اندازد؛ چنانچه می فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (7) فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ » [الحجرات: 7، 8] . یعنی: بدانيد كه پيغمبر خدا در ميان شما است ( قدر او را بدانيد و بدو احترام بگذاريد). هرگاه در بسياري از كارها از شما اطاعت كند، به مشقت خواهيد افتاد. اما خداوند ايمان را در نظرتان گرامي داشته است و آن را در دلهايتان آراسته است، و كفر و نافرماني و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است، فقط آنان (كه داراي اين صفات هستند، يعني ايمان در نظرشان محبوب و مزيّن، و كفر و فسق و عصيان در نظرشان منفور و مطرود است) راهيابند. اين، لطف و نعمتي از سوي خدا است (كه بدانان ارزاني داشته است) و خداوند داراي آگاهي فراوان و فرزانگي بيشمار است ( و مي داند چه كسي شايسته هدايت، و بايسته مرحمت و نعمت است) .

رسول الله صلی الله علیه وسلم درین مورد می فرماید:‌ (الإسلام علانية والإيمان في القلب) رواه أبو يعلى. یعنی: اسلام آشکار و ظاهر بوده و ایمان در قلب قرار دارد.[1]

 آنگاه که قلب با ایمان اعمار گردد، تمام حواس، جوارح و مشاعر به سوی نیکی و عمل صالح به حرکت می افتد؛ چون قلب محور اعتماد بوده و امر و نهی می کند و اعضای دیگر پیرو او هستند. رسول الله صلی الله علیه وسلم از این مقام قلب چنین تعبیر کرده اند:‌ «أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ» [صحيح البخاري 1/ 56]. یعنی: آگاه باشيد که در جسم پارهء گوشتي است که اگر درست شود، همهء جسد درست و صالح ميگردد و اگر فاسد گردد تمام جسم فاسد مي گردد و بدانيد که آن قلب است.

هر اندازه که ایمان در قلب نهادینه گردد، نیروی خیر خواهی در وجود پرورش میابد و سینه مؤمن به سوی اعمال صالح فراوانی فراخ می گردد و این گونه چرخش پیدا می کند.

 نیازمندی دلها به تجدید ایمان:‌

 مسلمان همیشه به غذای روحی جدیدی نیاز دارد تا دلش را به شارژ های ایمانی شارژ نموده و و سینه اش را برای پیشقدمی در میدان اعمال صالحه فراخ گرداند. اگر مسلمان از غذای قلبش غافل شود، سست و مریض شده و قلبش می میرد؛ خداوند تبارک و تعالی تأثیر ایمان را در قلبها چنین بیان می کند: «وَمَن يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ والله بكل شيء عليم» (التغابن: 11). یعنی: و هر كس كه به خدا ايمان داشته باشد، خدا دل او را ( به ثبات و آرامش، و خوشنودي به قضا و قدر الهي مي رساند و ) رهنمود مي گرداند ، و خداوند از هر چيزي كاملاً آگاه است.

خداوند متعال به سبب اعمال نیکو، نور و روشنایی را به قلب مؤمن داخل می کند تاکه انشراح صدر به میان آمده و دل مؤمن خنک گردد؛ پس انسان مؤمن، نسبت به دنیا زاهد شده و برای آخرت عمل نموده و به ملاقات پروردگارش آمادگی می گیرد.

از دلایل این مورد، فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم است که می فرماید:‌ «التجافي عن دار الغرور، والإنابة إلى دار الخلود، والاستعداد للموت قبل نزول الموت» (رواه ابن أبي الدنيا والحاكم في مستدركه). یعنی: فاصله گرفتن از زندگی فریبنده و رجوع به دار همیشگی و آمادگی برای مرگ پیش از فرارسیدن مرگ.[2]

خداوند می فرماید: «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (الزمر: 22). یعنی: آيا كسي كه خداوند سينه اش را براي پذيرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و داراي ( بينشي روشن از ) نور پروردگارش مي باشد ( و در پرتو آن ، راه را از چاه تشخيص مي دهد ، همچون كسي است كه هدايت الهي در سايه اسلام پرتوي به دل او نيفكنده است و درونش با ايمان تابان نشده است ؟ ! ) . واي بر كساني كه دلهاي سنگيني دارند و ياد خدا بدانها راه نمي يابد ( و قرآن يزدان در آنها اثر نمي گذارد ! ) . آنان واقعاً به گمراهي و سرگشتگي آشكاري دچارند .

برخی وسایل تجدید ایمان قرار ذیل اند:‌ ذکر، دعا، احساس عظمت خداوند، تدبر به مخلوقات الله متعال،‌ یاد مرگ،‌ زیارت قبور، دوستی با اهل ایمان و همراهی با صالحان.

  گناهان ایمان را ضعیف ساخته و دلها را بیمار می سازد:

 گناهان و معاصی ایمان را در قلوب ضعیف می سازد و دلها را به امراض و آفات عدیده دچار می کند مثل: سنگدلی، سختگیری، انکار حق، پیروی از خواهش های نفسانی، غرور، محبت دنیا و مال، فخر فروشی، تنبلی در انجام عبادات و اعمال صالحه، بد اخلاقی و انحراف از راه مستقیم. خداوند تبارک و تعالی در آیات زیاد قرآنی به این خطر اشاره نموده؛ چنانچه می فرماید:‌

«أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» (المائدة: 41). یعنی: آنان كسانيند كه ( در ضلال و عناد اسراف كرده اند و) خداوند نمي خواهد دلهايشان را ( از كثافت كفر و شرك ) پاك گرداند.

«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ المَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقرة: 74). یعنی: پس از آن ، دلهاي شما سخت شد ، همچون سنگ يا سخت تر از سنگ . و پاره اي از سنگها است كه از آن نهرها مي جوشد ، و پاره اي از آنها است كه مي شكافد و آب از آن بيرون مي آيد ، و پاره اي از آنها است كه از ترس خدا فرو مي ريزد . و خدا از آنچه مي كنيد بي خبر نيست .

« فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً» (المائدة: 13). یعنی: امّا به سبب پيمان شكني ايشان ، آنان را نفرين كرديم و از رحمت خود محروم داشتيم و دلهايشان را سخت نموديم ( به گونه اي كه دليل و اندرز بدان راه نمي يافت ) .

رسول معظم اسلام تأثیرگناه بر قلوب چنین بیان می کند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْبًا كَانَتْ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فِي قَلْبِهِ، فَإِنْ تَابَ وَنَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ صَقُلَ مِنْهَا قَلْبُهُ، وَإِنَّ زَادَ زَادَتْ حَتَّى يُغَلَّفَ بِهَا قَلْبُهُ، فَذَلِكَ الرَّانُ الَّذِي ذَكَرَ اللهُ فِي كِتَابِهِ {كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ} [المطففين: 14» [شعب الإيمان 9/ 373]. یعنی: هر گاه مؤمن مرتکب گناهی شود، یک نقطه سیاه در قلبش به وجود می آید، اگر توبه و استغفار نموده و از آن دست بردارد، قلبش صیقل داده می شود و اگر زیاد گناه کرد، سیاه قلبش نیز زیاد شده تاکه قلب او را فرا می گیرد؛ این است زنگاری که خداوند در کتابش بیان می کند ( نه چنان است؛ بلکه زنگاریست که در نتیجه اعمال، به قلب های شان جا گرفته است.)[3]

و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم اثر فتنه ها را بر دلها بیان می دارد و می فرماید: «تُعْرَض الفتن على القلوب كعرض الحصير عودًا عودًا، فأي قلب أشربها نكتت فيه نكتة سوداء، وأي قلب أنكرها نكتت فيه نكتة بيضاء حتى تعود القلوب إلى قلبين: قلب أسود مرباد كالكوز مجخيًّا لا يعرف معروفًا ولا ينكر منكرًا بما أشرب من هواها، وقلب أبيض لا تضـره فتنة ما دامـت السماوات والأرض» (رواه مسلم). یعنی: فتنه ها بر دلها مانند چوب های بوریا پهن می گردد؛ فتنه به هر قلبی که وارد شود، یک نقطه سیاهی به آن پیدا می گردد و هر قلبی که از فتنه رهایی یابد، یک نقطه سفید بر قلبش به وجود می آید؛ تاکه قلبها دو قسم می شوند:‌ یکی قلب سیاه خاکستری که به کوزه سرنگون شده می ماند و هیچ معروفی را نشناخته و از منکری که نفسش خواهش می کند، دست بر نمی دارد، و دیگری قلب سفید و درخشانی است که تا زمین و آسمانها باقی است، هیچ فتنه به آن ضرر رسانده نمی تواند.

 چگونگی تقویت ایمان در دلها:

برای این که ایمان در قلب ضعیف نشود، بر مسلمان لازم است که ذکر خدا و دعا را زیاد انجام دهد؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما دستور می دهد:‌ «إن الإيمان يخلق في جوف أحدكم كما يخلق الثوب، فأسألوا الله أن يجدد الإيمان في قلوبكم». یعنی: ایمان در قلب های شما مانند لباس کهنه می شود؛ پس از خداوند بخواهید که ایمان را در قلب های شما تجدید نماید.[4]

رسول الله نیز می فرمایند:‌ «ما من القلوب قلب إلا وله سحابة كسحابة القم ، بَيْنًا يُضِيء، وإذا علت عليه سحابة فأظلم، وإذا تجلت عنه أضاء». یعنی: هیچ قلبی نیست مگر این که ابری بر آن گماشته شده است؛ هر گاه ابری بر آن سایه افگند،‌ تاریک می گردد و آنگاه که ابری کنار رود، قلب روشن می گردد.[5]

و می فرمایند:‌ «إن القلب ليصدأ كما يصدأ الحديد وجلاؤه ذكر الله» (رواه البيهقي). یعنی:  قلب مانند آهن زنگار می گیرد و صیقل آن ذکر خداوند متعال می باشد.[6]

 برخی وسایل تقویت ایمان در قلوب که علماء و دعوتگرانی که به تربیت روحی اهتمام می ورزند، توصیه می نمایند:

-    بر پایی بسیار نماز،‌ به خصوص در نیمه شب.

-    استغفار زیاد در وقت سحر

-    احساس عظمت پروردگار قوی و بلند مرتبه.

-    یاد آوری زیاد مرگ و عمل برای بعد از مرگ.

-    رفتن به قبرستان به منظور تدبر و پندگیری.

-    خلوت با خویشتن و تفکر در مخلوقات خداوند متعال.

-   تعظیم حرمت های الهی؛ چون قلب را تقویه می کند.

-    همراهی با بندگان صالح خداوند.

-    دوستی به آنانی که ایمان دارند و عمل نیک انجام می دهند.

 برخی دعا های تقویه ایمان در قلبها :‌

«اللهم نور قلوبنا بنورك الذي لا يخبو».

پروردگارا! قلب های ما به نورت که هیچگاه خاموش نمی شود، روشن بگردان.

«اللهم نقِّ قلوبنا من الخطايا كما ينقى الثوب الأبيض من الدنس».

پروردگارا!  قلب های ما را از گناهان پاک کن، چنانچه لباس سفید از چرک پاک می شود.

«اللهم إنا نسألك إيمانًا يباشر قلوبنا».

پروردگارا! ما از تو ایمانی را می خواهیم که بشارت قلبهای ما باشد.

«اللهم افتح مسامع قلوبنا لذكرك».

پروردگارا! گوشه های قلب ما را برای یادت باز کن.

«اللهم نسألك رحمة من عندك تهدى بها قلوبنا».

پروردگارا! رحمتی از درگاه خودت می خواهیم که به آن قلب های ما را هدایت کنی.

«اللهم زيِّن الإيمان فى قلوبنا واجعلنا من عبادك الراشدين».

پروردگارا! ایمان را در قلبهای ما زینت بده و ما را از جمله بندگان راهیابت بگردان.

«اللهم اكتب في قلوبنا الإيمان وأيِّدنا بروح من عندك».

پروردگارا! ایمان را در قلب های ما نهادینه بساز و از رحمت خودت تایید مان کن.

«اللهم اشرح لنا صدورنا ويسِّر لنا أمورنا».

پروردگارا! سینه های ما را فراخ بگردان و امور ما را آسان نما.

وصلى الله على نبينا محمد وعلى اله وصحبه وسلم

ترجمه:‌ عبدالخالق احسان (هرات افغانستان).

-------------------------------------------------

[1] - این حدیث ضعیف است، نگاه کنید به: "السلسلة الضعيفة" (6906) و "الكامل في الضعفاء" لابن عدی (6/353). (مصحح).

[2] - این حدیث ضعیف است، نگاه کنید به: "تخريج مشكاة المصابيح" للالبانی (5156) و "تلخيص العلل المتناهية" للذهبی (290) و ابن عربی در  "العواصم من القواصم" (19). (مصحح).

[3] - این حدیث حسن است، نگاه کنید به: "صحيح الترغيب" للالبانی (3141) و "عمدة التفسير" للاحمد شاکر (1/82) و ذهبی در "المهذب" (8/4192). (مصحح).

[4] - این حدیث صحیح است که مولف و مترجم به منبع آن اشاره نکردند. نگاه کنید به: "السلسلة الصحيحة" (1585) و هیثمی در " مجمع الزوائد" (1/57) گفته: اسناد آن حسن است. (مصحح).

[5] - این حدیث حسن است که مولف و مترجم به منبع آن اشاره نکرده بودند. نگاه کنید به: "صحيح الجامع" البانی  (5682) ولی علامه سیوطی در "الجامع الصغير" (7983) آنرا ضعیف دانسته است. (مصحح).

[6] - این حدیث ضعیف است. نگاه کنید به: "الكامل في الضعفاء" ابن عدی (1/420) و "ميزان الاعتدال" ذهبی (4/263) و "تخريج الإحياء" حافظ عراقی (1/363) و در  "السلسلة الضعيفة" (6096). (مصحح).

 

 

 

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش