بسم الله الرحمن الرحيم
پدر مشغول ... و مادر سرگردان بازار!

مسئوليت تربيت فرزندان با وجود اينکه از اهميت بالايي برخوردار است ولي امروزه والدين اهميت چنداني به آن نمي دهند بلکه متاسفانه آنرا در ته ليست کارها ي خود قرار داده اند 

و به آن بهايي نمي دهند اگر فرصتي پيش آمد شايد چند دقيقه اي فکر و وقت گرانبهاي خود را به فرزندان و تربيت آنها اختصاص دهند و اگر نه ....
پدر مشغول است .... خسته در پي بدست آوردن لقمه ناني و غالبا طمع او را وا ميدارد که در بدست آوردن هر چه بيشتر مال دنيا خود را خسته و از پاي در آورد. اما مادر .... به بهانه خريدخانه راهي بازار و يا جهت تهيه لباسهاي مد روز با خياط محل وقت دارد و يا براي خبردار شدن از آخرين مدل گريم سر و صورت در صف آرايشگاه بسر مي برد.
هيچ يک از آندو فرصتي براي فکر کردن در مورد جگر گوشه خود ندارند و بغير از محيا ساختن خوراک و پوشاک ديگر برنامه اي براي او وجود ندارد.
گاهي فرزند خانه به خود فکر مي کند و مي گويد فرق من با طوطي و قناري که در خانه داريم چيست؟
آن کودک مسکين امانتي است گم شده و انساني است رها شده در بادها و طوفانهاي زمانه که او را در هم ... مي کوبد و هوا وهوس او را درو مي سازد و رها شده تا اينکه افکارهاي منحرف و شيطاني بر او غلبه کنند.
گاهي بر دامان خدمتکار خانه است و گاهي بر لب خيابانها پرسه مي زند و در مسير خود با الگوهاي بد و زشت و تاريک دست و پنجه نرم مي کند.
اين نوجوان مسلمان وقتي که نداي الله اکبر را مي شنود هيچ احساسي در خود نمي بيند و اين ندا براي او غريب و نا آشناست ياد ندارد براي نماز سرخود را بالا آورده باشد و پاهاي او براي رفتن به طرف درب مسجد حرکت کرده باشد.

(1/1)


نمازگذاران محل خود را نمي بيند مگر در روز جمعه و شايد هم روز عيد واگر هم خيلي خوش فکر باشيم و بگوييم بعضي از روزهاي رمضان مسجد را مي شناسد. اما قرائت و حفظ قرآن و فهميدن مسايل حلال و حرام! ابدا فکرش هم نکن الا من رحم الله.
خيلي از دوستان با من مخالف هستند و مي گويند تو بد بين هستي ....
اما کسي که خوب دقت کند و مسئله را مورد مطالعه قرار دهد به واقع امر پي خواهد برد.
خواننده محترم برادر و خواهر عزيزم: اکنون نمومنه هايي از واقعيتهاي جامعه را برايت بازگو مي کنم تا ببيني که اين امانت گرانبها در چه جايگاهي قرار دارد و سهل انگاري ما پدر و مادر تا چه حدي است؟
مثال اول:
چند نفر نوجوان شرکت کننده در نماز جماعت مساجد داريم؟
انسان وقتي به اين مسئله فکر مي کند ترس بر او مستولي مي شود به الله قسم انگار ما در حال حاضر امتي هستيم که کودک و نوجوان نداريم و آينده اي نخواهيم داشت. کجاست دستور پيامبر که مي گويد کودکان خود را در سن 7 سالگي به نماز امر کنيد.
مثال دوم:
چند درصد از مردم جامعه ما به تربيت فرزندان خود اهميت مي دهند و اگر هم در صدي باشند مي خواهند جگر گوشه هايشان، طبق فرهنگ غرب و شرق تربيت نمايند و فرهنگ اسلامي در نظر آنها يک شي غول آسا و قديمي و براي عهد بوق مي دانند و غافل از اينکه فرهنگ اسلامي از طرف سازنده و آفريننده او براي راهنمايي و درست زندگي کردن و در خور تمام زمانه ها است و تا قيامت از تاريخ آن نمي گذرد و در رده خواهد ماند.
اگر احيانا کتابي در مورد تربيت اسلامي فرزندان ببينند فورا قيمت آن براي آنها خيلي بالا جلوه گر مي شود در حالي چند ريالي بيشتر نيست! و در امر تربيت فرزند با سليقه شخصي خود عمل مي کند و حساسيتي برايش ايجاد نمي شود.

(1/2)


اين را سخت نمي گيريم، بياييد در کيفيت برخورد اين پدر و مادر در مسايل ديگر دقت کنيم براي مثال اگر آقا يا خانم اهل اقتصاد و بازار باشند بمحض اينکه کتاب و يا مجله اي در موضوع مورد علاقه خود ببينند با هر قيمتي که شده آنرا تهيه مي کنند و مبلغ هنگفتي را براي اشتراک اين نوع مجلات و روزنامه ها ي اختصاصي پرداخت مي کنند. در جلسات و کنفرانسها و سخنرانيها اقتصادي شرکت دارند و اخبارها و اعلانات تجاري و بورس را پي گير مي شوند و همچنين اخبارهاي راديويي و تلويزيوني را از دست نمي دهند و ....
چند خانواده سراغ داري کتابي در مورد تربيت اسلامي کودکان داشته باشند حال اگر هم داشته باشند چند نفر آنها از اين کتاب استفاده مي کنند و براي دکور کتابخانه خود استفاده نمي کنند! و ...
مثال سوم:
پدر، وقت گرانقدر خود را براي ساخت منزل و آپارتمان صرف مي نمايد و در آفتاب سوزان و سرماي شديد و برف و بوران مي ايستد و دقت مي کند کنترل مي کند مراقبت شديد و پي گيري دارد ... کم مي کند ... زياد مي کند .... تا اينکه نکنه عيبي به ساختمان وارد آيد ... استاندارد خود را از دست بدهد و يا ...
مسکين فراموش کرده که فردا چه کسي مي خواهد در اين خانه زندگي کند؟!
اي پدر مهربان و مادر دلسوز:
در روزي بسيار بزرگ و سخت، مورد سئوال و بازخواست قرار خواهي گرفت! از امانتي که در دستهاي تو بوده چرا آنرا ضايع ساختي؟! چرا سهل انگاري نموده اي؟!
بدان که اين فرزندان، آگر آنها را ضايع ساختي: فرمانبردار امروز تو و دشمنان فرداي تو! و آگر آنها را حفظ نمودي و امانت داري کردي تاجي براي سر تو خواهند بود!
رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايد: (همه شما مسئول هستيد، مسئول افراد تحت تکفل خود، امام و رهبر مسئول مردم تحت رهبريت و امامت خود، مرد مسئول اهل و خانواده خودش، زن مسئول شوهر و خانه او، و همه جوابگوي مسئوليت خود خواهند بود.)

(1/3)


انس رضي الله عنه مي گويند (همانا الله از هر مسئولي در مورد مسئوليتش سئوال خواهد گرفت که آيا آنرا حفظ نموده و يا اينکه ضايع ساخته است؟)
چنانکه جگر گوشه هاي خود را از آتش دنيا و گرمايش و سختي ها و گرفتاريهاي روزگار حفظ مي کني بر تو واجب است گفتار الله جل جلاله که مي فرمايد (اي کساني که ايمان آورده ايد جانهاي خود و خانواده خود را از آتش جهنم حفظ کنيد آتشي که هيزم آن مردم و سنگهاست.)
از الله خواهانيم که فرزندانمان را نور چشم مسلمانان قرار دهد و آنها را صالح و مصلح گرداند و از گزند وشر شيطانهاي انس و جن محافظت نمايد و خادمين دين اسلام و مسلمين قرار دهد. آمين يا رب العالمين

تهيه كننده: عبدالملک القاسم

ترجمه با تصرف و اختصار: نوار اسلام.

بچه ها آسمانی اند بچه ها

کودکان، پاک و معصوم به دنیا می آیند و چهره درون و باطنشان آسمانی است. هر کودکی ویژگی های منحصر به فردی دارد. آنها با تقدیر خاص خود به این دنیا پا می گذارند. همان گونه که طبیعی است از دانه سیب، درخت سیب به عمل آید و انتظار به بار آوردن میوه دیگر، از آن نمی رود، در تربیت فرزندان نیز نخستین وظیفه والدین این است که سرشت و طبیعت فرزندان را بشناسند و به آن احترام بگذارند. همچنین استعدادهای نهفته او را شکوفا کنند و هر کدام از آنها را در مسیر توانایی های ویژه او پرورش دهند. هرگز نباید آنها را بر اساس چارچوبی مشخص و دلخواه خود تربیت کنیم، بلکه آنان برای رسیدن به رشد و تکامل، تنها به حمایت های مدبّرانه و ارشادی ما نیاز دارند. برای اینکه جوانه های عظمت و شکوهشان رشد کند، باید زمین حاصل خیز را برایشان آماده کنیم و به توانایی ها و هوش مدیریتی سرشار آنان ایمان بیاوریم. آری همان گونه در هر دانه سیب، چگونگی رشد یک سیب پی ریزی شده است، در مغز، قلب و جسم همه کودکان نیز برنامه رشد و تکامل و دست یابی به همه حالت های درستِ مربوط به آنها وجود دارد. به جای اینکه بکوشیم فرزندانمان را به دلخواه خود تربیت کنیم، آگاه باشیم که بچه ها پاک و مستعد به دنیا آمده اند و ما مسئولیم که این خوبی و پاکی آنها را با تربیت شایسته، برایشان حفظ کنیم.

پیام متن:

1. حفاظت از معصومیّت کودک.

2. بسترسازی شکفتن استعدادهای نهفته فرزند.

سپردن مسئولیت

یکی از راه های تربیت اجتماعی فرزندان، فراهم کردن زمینه پذیرش مسئولیت های اجتماعی و نقش آفرینی آنان در جامعه است تا خود را در موقعیت جدید محک بزنند و پایه های یک شخصیت سالم در ایشان شکل بگیرد. در دوره نوجوانی و جوانی، مسئله ابراز وجود، امری طبیعی است. اگر فرصت مناسب و معقولِ «ارائه خود و اظهار من» برای نوجوانان و جوانان فراهم نیاید، این نیاز به صورت غیرمنطقی و نادرست تأمین خواهد شد. برای مثال، توجه به زیبایی ظاهر، زینت و نوعی خودنمایی، در سنین 15 ـ 16 سالگی پدیدار می شود که از نشانه های نیاز «توجه به من» است. امام صادق علیه السلام ، وظیفه پدران و مادران و مربیان را در این سنین، همراهی و مراقبت دختران و پسران می داند.

در این دوره حساس، پدر و مادر باید در چهره دوستی صمیمی و هم فکری صادق با فرزند فرد رفتار کنند و به همه نیازهای جسمی، روانی و دینی او به خوبی توجه داشته باشند. آنها افزون بر اینکه می خواهند محبوب پدر و مادر باشند، دوست دارند که دیگران نیز آنها را تمجید و تحسین کنند. یکی از راه های مناسب برای رسیدن به این مهم، فرصت دادن به آنها برای مشارکت داشتن در فعالیت های جمعی است، به گونه ای که نوجوانان و جوانان، با تصویری روشن از مسئولیت محول شده، توانایی خود را در محدوده اختیاراتشان نشان دهند.

پیام متن:

با واگذاری مسئولیت به فرزندان در حد توانشان، نیاز «توجه به من» آنان برآورده می شود و نیازی برای اظهار وجود غیرمنطقی و نامعقول در آنان باقی نمی ماند.

خشونت، خشونت می آورد

بدون شک، اگر بچه ها با استفاده از ابزارهایی چون خشونت، تنبیه یا تحقیر و برانگیختن احساس گناه در آنان اداره شوند، هرگاه به حرکتی ناشایست روی آورند، والدین نیز مجبورند برای به دست گرفتن کنترل دوباره رفتارشان، به خشونت و تنبیه پناه ببرند؛ راهی که کودکان نیز به آن عادت کرده اند.

باید توجه داشت که برخورد خشونت آمیز با بچه ها، آنها را خشن تر می کند و در نتیجه، از راه های مختلف به کارهای نادرست خو می کنند. گاهی نیز سر به طغیان می گذارند و به شیوه هایی متوسل می شوند که زیان های جبران ناپذیری برایشان رقم می زند. اعتماد به نفسشان را از دست می دهند و از دیگران یا از خودشان متنفر می شوند.

پیام متن:

اعمال خشونت در رفتار با بچه ها ممکن است به خشونت ورزی و از دست دادن اعتماد به نفس آنان بینجامد و تنفر از دیگران را در پی داشته باشد.

دستور، نه؛ درخواست و نظرخواهی، آری

دستور دادن پی در پی به کودک کارساز نیست، همان گونه که بزرگ ترها دوست ندارند مدام کسی به آنها فرمان بدهد و امر و نهی شان کند. یک روز از زندگی هر کودک، پر از صدها دستور است و اگر مادران همواره از حرف گوش نکردن فرزندانشان شکوهِ دارند، بی دلیل نیست. دستورهای تکراری و نابجا، روابط را ضعیف تر می کند. در روش مثبت پرورش کودک، به جای دستور دادن، از پرسیدن و درخواست کردن استفاده می شود. آیا شما ترجیح نمی دهید رئیس یا همسرتان، به جای دستور دادن به کاری، از شما درخواست کند؟ آری، هم والدین و هم بچه ها با خرسندی، پذیرای عمل به چنین درخواستی خواهند بود. تغییر دادن این نوع عملکرد تربیتی بسیار ساده است، در صورتی که از تمرین و دقت فراوان نباید غافل بود. برای مثال، به جای اینکه بگویید «برو دندان هایت را مسواک بزن»، از جمله «ممکن است دندان هایت را مسواک کنی؟» کمک بگیرید.

پیام متن:

حرف شنوی بچه ها در صورتی که خواسته های والدین به صورت خواهش باشد، بیشتر است تا اینکه به صورت امر و نهی باشد.

لُکنت زبان

لکنت زبان، بازتابی از ناراحتی های عاطفی و احساسی کودک است که در قالب اختلال های گفتاری در او ظاهر می شود. کودکی که دچار لکنت زبان است، کلماتی را به کار می برد که آهنگ ها و قافیه های شکسته و لرزان و گاه تکراری دارند و او نمی تواند بیشتر آنها را به سرعت دلخواه ادا کند. تکرار دو قافیه شکسته در آهنگ صدا که به عنوان لکنت می شناسیم، نشانه ای از فشار روحی و تنش روانی در کودک است. این فشارها ممکن است گذرا و معلول تجربه های اضطراب زا و فرسایشی یا هیجان های شدیدی باشد که در مسیر رشد او قرار گرفته است. لکنت، در پسران بیش از دختران رایج است و معمولاً در 3 تا 5 سالگی شان به دلیل روان و سلیس صحبت نکردن آنان، به راحتی می توان به این عارضه پی برد. لکنت زبان، پیش از رسیدن به 7 سالگی آغاز می شود و بیشتر این مبتلایان، بدون درمان بهبود می یابند. بنا بر نتایج تحقیقاتی که درباره بچه های مبتلا به لکنت انجام گرفت، در خانواده های چنین بچه هایی معمولاً ویژگی هایی چون استبداد، مراقبت بیش از حد، انضباط و نظارت شدید و تنبیه بدنی مشاهده می شود.

پیام متن:

برخورد مستبدانه والدین با فرزندان، مراقبت و انضباط بیش از حد و تنبیه بدنی، گاهی ممکن است سبب لکنت زبان در فرزند شود.

بوسیدن فرزندان

معمولاً کودک علاقه دارد که پدر و مادر و اطرافیان او را ببوسند و در آغوش بگیرند. از سوی دیگر، او نیز می کوشد عاطفه خود را به آنان نشان دهد و بوسه های گرم خود را به گونه های پدر و مادر یا دیگران نثار کند. بوسیدن و بوسه زدن کودک، امری است که نیاز او را به محبت تأمین می کند و او را راضی می سازد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

اَکثِرُوا مِن قُبلَةِ اَولادِکُم فَاِنَّ لَکُم بِکلِّ قُبلَةٍ دَرَجَةٌ فِی الجَنَّةِ ما بَیْنَ کُلِّ دَرَجَةٍ خَمسُ مِأَةِ عامٍ.

فرزندان خود را زیاد ببوسید؛ زیرا با هر بوسه، برای شما مقام و مرتبه ای در بهشت فراهم می شود که فاصله میان هر مقامی پانصد سال است.

توجه نداشتن به این نیاز عاطفی و فطری در کودک، ستم در حق اوست و عقوبت الهی را در پی دارد. در روایتی آمده است شخصی در حضور پیامبر اظهار کرد که من تا به حال کودکی را نبوسیده ام. حضرت در وصف او فرمود: «هذا رَجُلٌ عِندی اَنَّهُ مِن اَهلِ النّارِ؛ این شخص در پیش من جایگاهش آتش است».

پیام متن:

بوسه بر فرزند نشانه مهرورزی بازدارنده کمبود شخصیت و محبت.

 

 

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش