استاد شهید ناصر سبحانی
ناصر سبحانی

مختصری از زندگی استاد شهید ناصر سبحانی

ترجمه : عزیز صادقی

** استا ناصر سبحانی در سال ۱۹۵۱ میلادی در در روستای دوریسان از توابع شهرستان پاوه در منطقه ی اورامانات استان کرمانشاه از استانهای کردنشین ایران چشم به جهان گشود

استاد شهید ناصر سبحانیناصر سبحانی
ناصر سبحانی

مختصری از زندگی استاد شهید ناصر سبحانی

ترجمه : عزیز صادقی

** استا ناصر سبحانی در سال ۱۹۵۱ میلادی در در روستای دوریسان از توابع شهرستان پاوه در منطقه ی اورامانات استان کرمانشاه از استانهای کردنشین ایران چشم به جهان گشود

** دوره ی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و شهر پاوه به اتمام رساند ، پس از آن تحصیل علوم دینی را شروع کرد ودر همان دوره ی نوجوانی نبوغ و زیرکی وی عیان گشت . ایشان بمنظور کسب علوم دینی به بسیاری از شهرها و روستاهای مشهور کردستان مانند ؛ پاوه ، سنندج ، مریوان و پیرانشهر سفر کرد و از محضر بزرگ دانشمندان مشهور این منطقه کسب فیض کرد .

** با آغاز انقلاب مردمی ایران علیه رژیم شاهنشاهی ، ایشان هم شروع به فعّالیّت کردند و در شهرهای پاوه ، روانسر ، جوانرود ،سنندج ، کرمانشاه و مریوان چندین سخنرانی ایراد نمود ودر فعالیّتهای مردمی شرکت داشت .

** در سال ۱۹۸۰ میلادی به حرکت اخوان المسلمین پیوست ، و به خاطر نبوغ و توانایی و اثبات دلسوزیش به حرکت ، در مدّت زمان بسیار کمی ، مورد اعتماد افراد جماعت قرار گرفت و به سطح رهبری این حرکت راه یافت .

** در سالهای اوّل انقلاب ایران ، ایشان همکار و همدمی دلسوز برای استاد تلاشگر و عالم ربّانی ، استاد احمد مفتی زاده _رح_ بود . استاد مفتی زاده ، شهید ناصر سبحانی را برادری غمخوار ، صدیقی صادق و یار و همکار همیشگی خود می دانستند .

** شهید سبحانی همراه با استاد مفتی زاده _رح_ و بسیاری از سیاستمداران و علماء اهل سنّت ایران و کردستان ، در چندین نشست و گفتگو با مسئولین جمهوری اسلامی ایران شرکت نموده، و بدین منظور چندین بار به کرمانشاه ، قم و تهران سفر کرد ، و در مورد ، توجّه و اهتمام به مسئله ی ملّت کرد و اهل سنّت با سران و بزرگان رژیم بحث و گفتگوی جدّی داشتند .

** ایشان همچنین در سالهای اوّل انقلاب ایران ، همراه با سیاستمداران بزرگ وقت کردستان در چندین کنگره شرکت داشته است .

سال ۱۹۸۱میلادی که شورای مرکزی اهل سنّت ( شمس ) تشکیل گردید ، استاد سبحانی یکی از اعضای فعّل این تشکّل بود و در همان کنگره ی اوّل به عنوان نماینده ی استان کرمانشاه برگزیده شد . همچنین در کنگره ی دوّم شمس هم شرکت نمود .

** همزمانبا تشکیل مجمع دوّم شمس ، مسئولان حکومت ایران ده ها نفر از شرکت کنندگان این مجمع را در شهرهای ایران دستگیر کردند و حکم دستگیری استاد سبحانی هم صادر گردید … امّا موفق به گرفتن ایشان نشدند … بنابراین ایشان در پاییز سال ۱۹۸۲م با ترک دیار خود ، فعّالیتش را بصورت مخفیانه در سایر شهر های ایران ادامه داد .

**وی در سال ۱۹۸۳م به پاکستان سفر کرد ، ایشان علاوه بر دیدار با چندین شخصیّت جهانی اسلام ، با بعضی از سران و بزرگان آنزمان جهاد افغانستان هم دیدارداشته اند .

** در سال ۱۹۸۸م همراه با عدّه ای از برادرانش به ترکیه سفر کرد و در کنگره ای اسلامی که در رابطه با مسئله ی کردها بود شرکت کرد و سخنرانی ارزشمندی ایراد نمود که طی آن ، حقوق ملّت ها و مسئله ی ملی گرایی و ملیّت در قرآن و اسلام را بررسی نمود .

** سرانجام در تاریخ ۶/۶/۱۹۸۸ میلادی در شهر سنندج در یک مهمانی دستگیر شد ، چند روز بعد از دستگیری ایشان ، موج نارضایتی و اعتراض از سراسر ایران بلند شد و به دنبال آن چندین نامه ی اعتراض آمیز از نقاط مختلف داخل و خارج کشور برای مسئولان رژیم فرستاده شد ، امّا متاسفانه هیچ سودی در بر نداشت … حتّی بسیاری از مسئولان جماعات و حرکات اسلامی خارجی در بیانیه های رسمی ، در رابطه با دستگیری و شکنجه ی استاد سبحانی نارضایتی و اعتراض خود را اعلام داشتند . در داخل ایران هم بدین منظور دیدارهای بسیاری با مسئولام مربوطه انجام گرفت .

** پس از این همه تلاش و پیگیری ، مسئولان رژیم ایران ، به مسئول پیگیر قضیّه ی استاد سبحانی خبر دادند که بعد از چند روز دیگر ، جنازه ی ایشان را در شهر سنندج به شما تحویل خواهیم داد . سرانجام در شهر قروه از توابع استان کردستان ، قبر شهید سبحانی را به خویشان واقوام وی نشان دادند و به آنها اخطار کردند ، که حق بیرون آوردن جنازه ی ایشان را ندارند . __ روحش شاد و یادش گرامی __

** به گواهی و شهادت بسیاری از علماء و شخصیّت های اسلامی ، استاد شهید _رح_ عالمی با توانایی علمی کم نظیر و اهل اجتهاد بود ، بنابراین در همه ی زمینه های تفسیر ، حدیث ، فقه ، فلسفه و دعوت و حرکت دارای نظرات و اجتهادات قوی و علمی می باشند .

** بیش از هزار کاست صوتی از استاد شهید _رح_ در زمینه های تفسیر قرآن ، مسائل عقیدتی ، عبادات و حکمتهای آن ، سیستم های فکری، اقتصادی وسیاسی اسلام و علوم اسلامی مانند ؛ علوم قرآنی ، اصول فقه و حدیث به یادگار مانده، همچنین چندین سخنرانی درباره ی مسائل فکری و سیاسی ، قبل وبعد از انقلاب ایران از ایشان وجود دارد .و علاوه بر زبان کردی ، صدها کاست به زبان عربی و فارسی از ایشان در دست هست .

** دیگر آثار علمی شهید ناصر سبحانی :

۱ – مجموعه فتاوا >>> در باره ی بسیاری از مسائل مهم ایران و جهان معاصر وبه زبان عربی می باشد .

۲ – ولایت و امامت >>> نوشته ای فلسفی سیاسیست ، که مسئله ی ولایت وامامت را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می دهد .

۳ – تذکری در علوم حدیث >>> در اصل رساله ای طولانی می باشد که آنرا برای ( مجمع السنه النبویه ) نوشته که دکتر یوسف قرضاوی آنرا اداره می کند . ایشان در این رساله نکات قابل توجه و مهمّی را به پروژه ی جمع آوری احادیث پیامبر _ص_ تقدیم می کند .

۴ – مختصر مدارج السالکین >>> که در آن تهذیب عبدالمنعم صالح را مختصر کرده اند .

۵ – کتاب بسیاری مهمّی در باره ی << عقیده >> که موضوعات آن را از قرآن استخراج می نمود و چون روزهای قبل از دستگیری به آن مشغول بود ، متاسفانه ناتمام ماند.

غیر از موارد نامبرده ، ده ها نوشته و مقاله از ایشان د رمجلات اسلامی طی سالهای ۱۹۸۳__۱۹۸۷میلادی به چاپ رسیده است .

**************************************************

منبع :کتاب : انسان و راه زندگی /گردآورنده: عبدالله علی

ناصر سبحانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ناصر سبحانی
فقیه، مفسر قرآن
Mamosta kak Naser Sobhani.jpg
شناسنامه
نام کامل ناصر سبحانی
لقب ماموستا ناصر سبحانی
مکتب از رهبران جنبش اخوان المسلمین ایران
زادروز ۱۳۳۰
زادگاه پاوه، ایران
تاریخ مرگ ۲۸ اسفند ۱۳۶۸
مدفن قروه
دین مسلمان
مذهب سنی
استادان محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای
 


ناصر سبحانی (به کردیناسر سوبحانی) (۱۳۳۰، پاوه - ۲۸ اسفند ۱۳۶۸، سنندج) از علمای اهل سنت ایران و یکی از رهبران اخوان المسلمین ایران درکردستان ایران در دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران بوده‌است.

 

 

زندگینامه[ویرایش]

ناصر سبحانی در مهرماه سال ۱۳۳۰ ه. ش. در روستای دوریسان از توابع شهرستان پاوه زاده شد. او در سال (۱۳۴۷ ه. ش) راهی مدارس علوم دینی شد و در روستاهای استان‌های کردنشین ایران، از جمله حجره ملا فتاح مطلق در نودشه، محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای و محمدناصر ضیائی، به طلب علوم اسلامی پرداخت.

ملا ناصر سبحانی در حجره محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای حاجی ماموستای پاوه

در سال ۱۳۵۳ ه. ش. پس از شش سال تلمّذ نزد اساتید مدارس علوم دینی کردستان ایران، (چون دورود، محمودآباد، مریوان) تحصیلات را در سطح عالی به پایان رسانید و پس از کسب اجازهٔ تدریس و افتاء از استادانش شیخ محمدعثمان سراج‌الدین دوم و محمدامین کانی‌سانان، به عنوان یکی از عالمان منطقه، مشغول تبلیغات مذهبی شد.[۱]

فعالیت‌های دینی و سیاسی[ویرایش]

ناصر سبحانی با تأسیس مدرسهٔ علوم دینی دوریسان، دست به کار آموزش طلاب علوم دینی شد. او در کنار فعالیت‌های دینی، در مسایل اجتماعی نیز حضوری چشم‌گیر داشت. در سال ۱۳۵۸، چند ماهی بعد از پیروزی انقلاب، به شهر پاوه رفت و در آنجا به کار دعوت اسلامی مشغول شد. او که ابتدا وابسته به مکتب قرآن بود در سال ۱۳۵۹ به جنبش اخوان المسلمین ایران به رهبری صلاح‌الدین محمد بهاءالدینپیوست و تا تابستان ۱۳۶۱ در پاوه و اطراف آن به دعوت و فعالیت دینی مشغول بود.

ناصر سبحانی در تشکیل شورای مرکزی سنت (شمس) با کاک احمد مفتی‌زاده و سایر عالمان همکاری تنگاتنگی داشت. او به همراه کاک احمد مفتی‌زاده و بسیاری از سیاست‌مداران و علمای اهل سنّت ایران و کردستان، در نشست‌ها و گفتگوهای متعددی با مسئولان جمهوری اسلامی ایران در کرمانشاه، قم و تهران مشارکت جدی داشت، از جمله در کنگره قانون اساسی و نیز مذاکراتی با رهبر انقلاب ایران در قم.[نیازمند منبع]

با تشکیل شورای مرکزی اهل سنّت ناصر سبحانی از سوی اخوان المسلمین ایران به عنوان یکی از اعضای فعّال با این تشکّل همکاری کرد؛ که موجب صدور حکم دستگیری او از طرف مسئولان جمهوری اسلامی در کنگره دوم شد که در پی صدور این حکم، دوران فعالیت مخفیانهٔ هشت سالهٔ وی از مرداد ماه ۱۳۶۱ آغاز شد و تا لحظهٔ دستگیری‌اش در ۱۶ خرداد ماه ۱۳۶۸ ادامه یافت.[۲]

ناصر سبحانی سه بار به خارج از کشور سفر کرد. دو بار راهی پاکستان شد. در سفر دوم مدت یک سال در آن‌جا ماند و به تحقیق و تألیف مشغول شد، در کنفرانس اسلامی پاکستان که با شرکت عالمان برجستهٔ جهان اسلام و به منظور بررسی مشکلات دنیای اسلام تشکیل شده بود شرکت کرد و به ایراد سخنرانی پرداخت. استاد ناصر سبحانی در سومین سفر خود در سال ۱۳۶۷ به ترکیهرفت و در گنگرهٔ خاص ملت کُرد که از سوی شخصیت‌های اسلامی تشکیل شده بود، شرکت کرد و در همین کنگره بنا به پیشنهاد ایشان رابطه ی اسلامی کُرد تأسیس گردید.[نیازمند منبع]

او در خلال این سفرها با شخصیت‌های برجستهٔ اسلامی از جمله: مرشد سوم اخوان‌المسلمین عمر تلمسانی، مرشد پنجم اخوان،مصطفی مشهور، محمد احمد الراشد، عبدالله عزام، خورشید احمد دیدار کرد. همچنین با سران جهاد افغانستان مانند گلبدین حکمتیار، برهان الدین ربانی، یونس خالص در اثنای جنگ علیه شورویسابق هم ملاقات و گفتگو داشت.[نیازمند منبع]

ناصر سبحانی به مدرسه اصلاحی شیخ محمد عبده وابسته بود و معتقد بود که عقاید را تنها از قرآن و یا احادیث متواتری که ریشه روشن قرآنی (او معتقد بود که احادیث صحیح حاصل درک پیامبر از قرآن هستند) دارند باید استخراج کرد. البته تعداد بسیار کمی از احادیث را متوانر و قابل استناد در مسائل عقیده می‌دانست و استناد به احادیث آحاد در عقاید را نمی‌پذیرفت. ایشان برخی احادیث را مخالف قرآن می‌دانست و آن‌ها را جعلی می‌دانست. به همبن دلیل منکر تشریعاتی چون سنگسارو قتل مرتد بود و تعریف متداول صحابه، اینکه هر کسی که با پیامبر دیدار داشته است صحابه است و در نتیجه عادل، را نمی‌پذیرفت. در نتیجه بسیاری از روایات را پذیرفتنی نمی‌دانست. ناصر سبحانی همچین در تحلیل تاریخ صدر اسلام نظریات نوینی داشت و تابع نظرات عموماً پذیرفته شده نبود. در این زمینه او بیشتر متأثر از «خلافت و ملوکیت» ابو الاعلی مودودی بود. او همچنین از کتاب «اصطلاحات چهارگانه در قرآن» ابو الاعلی مودودی بسیار تأثیر پذیرفته بود و در بسیاری از گفتارها و نوشتارهایش به این مباحث خاصتا به معنای اصلی واژگان «رب»، «اله»، «عبادت» و دین، که مودودی سعی کرده بود نشان دهد در صدر اسلام معانی متفاوتی داشته‌اند، ارجاع می‌داد.

آثار[ویرایش]

برخی از آثار علمی ناصر سبحانی عبارت‌اند از:

  • مجموعه فتاوا دربارهٔ برخی از مسائل مهم ایران و جهان معاصر و به زبان عربی می‌باشد.
  • «ولایت و امامت»[۳]که نوشته‌ای است به شیوه تفسیر قرآن به قرآن دربارهٔ معنای «ولایت» و «امامت» در قرآن، او این کتاب را به دو زبان فارسی و عربی نوشته است.
  • تذکری در علوم حدیث در اصل رساله‌ای طولانی تحت عنوان «مذکرة فی علوم الحدیث»[۴] است که آن را برای «مجمع السنة النبویة» نوشته که دکتر یوسف قرضاوی آن را اداره می‌کند. وی در این رساله نکاتی را به پروژهٔ جمع‌آوری احادیث پیامبر اسلام تقدیم می‌کند.
  • مختصر مدارج السالکین که خلاصه تهذیب مدارج السالکین عبد المنعم صالح علی العزی است.
  • کتابی دربارهٔ عقیده که موضوعات آن را از قرآن استخراج می‌نمود و چون روزهای قبل از دستگیری مشغول نوشتن این کتاب بود، ناتمام مانده است.
  • بیش از هزار کاست صوتی در زمینه‌های تفسیر قرآن، مسائل عقیدتی، عبادات و حکمت‌های آن، سیستم‌های فکری، اقتصادی و سیاسی اسلام و علوم اسلامی مانند علوم قرآنی، اصول فقه وحدیث به یادگار مانده‌است. همچنین چندین سخنرانی دربارهٔ مسائل فکری و سیاسی، قبل و بعد از انقلاب ایران از وی وجود دارد. علاوه بر زبان کردی، صدها کاست به زبان عربی و فارسی از وی در دست است.
  • مجموعه‌ای از مقالات در مجلات اسلامی طی سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ میلادی است.
  • رسالة الآلام من أرض البلایا إلی معشر الأنبیاء والمرسلین که آن را پس از بمباران شیمیایی حلبچه نوشته.

مرگ[ویرایش]

اتهام ناصر سبحانی که منجر به دستگیری و نهایتاً اعدام وی شد هیچگاه معلوم نشد. گفته می‌شود وی در بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۶۸ به دار آویخته شد. قبر استاد سبحانی در شهرستانقروه، از توابع استان کردستان، قرار دارد.[۲]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. پرش به بالا به «نقل از مقدمهٔ کتاب جدید الانتشار» بندگی خدا از آثار «استاد شهید ناصر سبحانی».
  2. پرش به بالا خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام autogenerated1 وارد نشده‌است.
  3. پرش به بالا [۱]
  4. پرش به بالا [۲]
  • «ولایت و امامت»، ناصر سبحانی، آنلاین
  • بندگی خدا، ناصر سبحانی، نشر احسان، تهران، ۱۳۸۷
  • بررسی کلی نماز و تفسیر سوره حمد، ناصر سبحانی، نشر احسان، تهران، ۱۳۸۴.
  • اسماءالاحسنی، ناصر سبحانی، مردمسالاری، تهران، ۱۳۸۷.

پیوند به بیرون[ویرایش]

سایت‌های وابسته[ویرایش]

استاد ناصر سبحاني

 

استاد شهيد ناصر سبحاني

ولادت:سبحانی

استاد ناصر سبحاني در سال 1951 ميلادي در روستاي دوريسان از توابع شهرستان پاوه در منطقه‌ياورامانات استان کرمانشاه از استان‌هاي کردنشين ايران چشم به جهان گشود.

تحصيلات:

دوره‌ي تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش و شهر پاوه به اتمام رساند، پس از آن تحصيل علوم ديني را شروع کرد و در همان دوره‌ي نوجواني نبوغ و زيرکي وي عيان گشت. ايشان به منظور کسب علوم ديني به بسياري از شهرها و روستاهاي مشهور کردستان مانند؛ پاوه، سنندج، مريوان و پيرانشهر سفر کرد و از محضر بزرگ دانشمندان مشهور اين منطقه کسب فيض کرد.

مسئوليت‌ها و خدمات:

با آغاز انقلاب مردمي ايران عليه رژيم شاهنشاهي، ايشان هم شروع به فعّاليّت کردند و در شهرهاي پاوه، روانسر، جوانرود، سنندج، کرمانشاه و مريوان چندين سخن‌راني ايراد نمود ودر فعاليّتهاي مردمي شرکت داشت.

در سال 1980 ميلادي به حرکت اخوان المسلمين پيوست، و به خاطر نبوغ و توانايي و اثبات دل‌سوزيش به حرکت، در مدّت زمان بسيار کمي، مورد اعتماد افراد جماعت قرار گرفت و به سطح رهبري اين حرکت راه يافت.

در سال‌هاي اوّل انقلاب ايران، ايشان هم‌کار و هم‌دمي دل‌سوز براي استاد تلاش‌گر و عالم ربّاني، استاد احمد مفتي‌زاده _رح_ بود. استاد مفتي زاده، شهيد ناصر سبحاني را برادري غم‌خوار، صديقي صادق و يار و هم‌کار هميشگي خود مي‌دانستند‌.

شهيد سبحاني همراه با استاد مفتي‌زاده _رح_ و بسياري از سياست‌مداران و علماي اهل سنّت ايران و کردستان، در چندين نشست و گفت و گو با مسئولان جمهوري اسلامي ايران شرکت نموده، و بدين منظور چندين بار به کرمانشاه، قم و تهران سفر کرد، و در مورد، توجّه و اهتمام به مسئله‌ي ملّت کرد و اهل سنّت با سران و بزرگان رژيم بحث و گفت و گوي جدّي داشتند.

ايشان هم‌چنين در سال‌هاي اوّل انقلاب ايران، همراه با سياست‌مداران بزرگ وقت کردستان در چندين کنگره شرکت داشته است.

سال 1981ميلادي که شوراي مرکزي اهل سنّت (شمس) تشکيل گرديد، استاد سبحاني يکي از اعضاي فعّل اين تشکّل بود و در همان کنگره‌ي اوّل به عنوان نماينده‌ي استان کرمانشاه برگزيده شد. هم چنين در کنگره‌ي دوّم شمس هم شرکت نمود.

دانشمند

هم زمان با تشکيل مجمع دوّم شمس، مسئولان حکومت ايران ده‌ها نفر از شرکت کنندگان اين مجمع را در شهرهاي ايران دستگير کردند و حکم دستگيري استاد سبحاني هم صادر گرديد ... امّا موفق به گرفتن ايشان نشدند ... بنابراين، ايشان در پاييز سال 1982م با ترک ديار خود، فعّاليتش را به صورت مخفيانه در ساير شهر‌هاي ايران ادامه داد.

وي در سال 1983م به پاکستان سفر کرد، ايشان علاوه بر ديدار با چندين شخصيّت جهاني اسلام، با بعضي از سران و بزرگان آن زمان جهاد افغانستان هم ديدار داشته‌اند.

در سال 1988م همراه با عدّه‌اي از برادرانش به ترکيه سفر کرد و در کنگره‌اي اسلامي که در رابطه با مسئله‌ي کردها بود شرکت کرد و سخن‌راني ارزش‌مندي ايراد نمود که طي آن، حقوق ملّت‌ها و مسئله‌ي ملي‌گرايي و مليّت در قرآن و اسلام را بررسي نمود.

دستگيري و شهادت:

سرانجام در تاريخ 6/6/1988 ميلادي در شهر سنندج در يک مهماني دستگير شد، چند روز بعد از دستگيري ايشان، موج نارضايتي و اعتراض از سراسر ايران بلند شد و به دنبال آن چندين نامه‌ي اعتراض آميز از نقاط مختلف داخل و خارج کشور براي مسئولان رژيم فرستاده شد، امّا متاسفانه هيچ سودي در بر نداشت ... حتى بسياري از مسئولان جماعات و حرکات اسلامي خارجي در بيانيه‌هاي رسمي، در رابطه با دستگيري و شکنجه‌ي استاد سبحاني نارضايتي و اعتراض خود را اعلام داشتند. در داخل ايران هم بدين منظور ديدارهاي بسياري با مسئولان مربوطه انجام گرفت.

مفصر

پس از اين همه تلاش و پي‌گيري، مسئولان رژيم ايران، به مسئول پي‌گير قضيّه‌ي استاد سبحاني خبر دادند که بعد از چند روز ديگر، جنازه‌ي ايشان را در شهر سنندج به شما تحويل خواهيم داد. سرانجام در شهر قروه از توابع استان کردستان، قبر شهيد سبحاني را به خويشان و اقوام وي نشان دادند و به آن‌ها اخطار کردند، که حق بيرون آوردن جنازه‌ي ايشان را ندارند. __ روحش شاد و يادش گرامي __

به گواهي و شهادت بسياري از علما و شخصيّت‌هاي اسلامي، استاد شهيد _رح_ عالمي با توانايي علمي کم نظير و اهل اجتهاد بود، بنابراين در همه‌ي زمينه‌هاي تفسير، حديث، فقه، فلسفه و دعوت و حرکت داراي نظرات و اجتهادات قوي و علمي مي‌باشند.

آثار:

بيش از هزار کاست صوتي از استاد شهيد _رح_ در زمينه‌هاي تفسير قرآن، مسائل عقيدتي، عبادات و حکمت‌هاي آن، سيستم‌هاي فکري، اقتصادي وسياسي اسلام و علوم اسلامي مانند: علوم قرآني، اصول فقه و حديث به يادگار مانده، هم چنين چندين سخن‌راني درباره‌ي مسائل فکري و سياسي، قبل و بعد از انقلاب ايران از ايشان وجود دارد. و علاوه بر زبان کردي، صدها کاست به زبان عربي و فارسي از ايشان در دست هست.

ديگر آثار علمي شهيد ناصر سبحاني:

1. مجموعه فتاوا: در باره‌ي بسياري از مسائل مهم ايران و جهان معاصر و به زبان عربي مي‌باشد.

2. ولايت و امامت: نوشته‌اي فلسفي سياسي ست، که مسئله‌ي ولايت وامامت را از ديدگاه قرآن مورد بررسي قرار مي‌دهد.

3. تذکري در علوم حديث: در اصل رساله‌اي طولاني مي‌باشد که آن‌را براي (مجمع السنه النبويه) نوشته که دکتر يوسف قرضاوي آن‌را اداره مي‌کند. ايشان در اين رساله نکات قابل توجه و مهمّي را به پروژه‌ي جمع‌آوري احاديث پيامبر > تقديم مي‌کند.

4. مختصر مدارج السالکين: که در آن تهذيب عبدالمنعم صالح العزي را مختصر کرده‌اند.

5. کتاب بسياري مهمّي در باره‌ي  عقيده  که موضوعات آن را از قرآن استخراج مي‌نمود و چون روزهاي قبل از دستگيري به آن مشغول بود، متاسفانه ناتمام ماند.

غير از موارد نام‌برده، ده‌ها نوشته و مقاله از ايشان در مجلات اسلامي طي سال‌هاي 1983-1987 ميلادي به چاپ رسيده است.

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش