تفسیر آیه: 35 سوره مائده (وابتغوا الیه الوسیله) از منابع و تفاسیر اهل سنت به زبان فارسی
برای دانلود نسخه pdf کتاب اینجا کلیک کنید.
تفسیر آیه 35 سوره مائده (وابتغوا اله الوسیله) از منابع اهل سنت
گردآوری: آزاد ترسیمی
نور خرم دل:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (35)
اي مؤمنان ! از خدا بترسيد ( و از اوامر او اطاعت كنيد و از نواهي او اجتناب ورزيد ) و براي تقرّب به خدا وسيله بجوئيد ( كه عبارت از طاعت و عبادت و اعمال شايسته و بايسته است ) ، و در راه او جهاد كنيد تا اين كه رستگار شويد .
توضيحات :
« إِبْتَغُوا » : بطلبيد . « الْوَسيلَةَ » : وسيله ، هر نوع عمل صالحي است كه موجب رضايت خدا و تقرّب بدو ميگردد .
انوارالقرآن:
«اي مؤمنان! از خداوند پروا داريد» با پرهيز از نواهي وي «و بهسوي او طلب وسيله كنيد» يعني: چيزي را طلب كنيد كه شما را به او نزديك سازد. پس «وسيله» بهاتفاق و اجماع مفسران، عبارت است از: عمل قربت و طاعتي كه به آن قرب الهي خواسته ميشود و از مصاديق آن تقوا و ديگر صفات نيكي است كه بندگان با توسل به آن به پروردگارشان تقرب ميجويند.
اما توسل به مخلوق، اگر به معني طلب دعا از وي باشد، در جايز بودن آن شكي نيست؛ در صورتي كه آن مخلوق زنده باشد، همانگونه كه عمر(رض) در هنگام استسقا (دعاي طلب باران) به حضرت عباس (رض) عموي پيامبراكرم (ص) توسل جست. ولي اگر آن مخلوق مرده باشد، توسل به وي جايز نيست و اين گونه توسل از بدعتهايي است كه هيچيك از سلف صالح آن را انجام ندادهاند. امام ابوحنيفه: نيز توسلجستن به يكي ازبندگان و قسم دادن خداوند متعال را به حق يكي از مخلوقات وي، ناجايز دانسته ورأي ابنتيميه نيز همين است. بايزيد بسطامي ميگويد: «استغاثه مخلوق به مخلوق مانند استغاثه زنداني به زنداني ديگر است». ليكن علامه «الوسي» در تفسير«روح المعاني» با آن كه توسل به اسماءالله را ترجيح ميدهد اما توسل بهرسول خداص را در زندگي و مرگشان نيز جايز ميداند.
«و در راه او جهاد كنيد» يعني: عليه كساني كه دين و آيينشان مورد قبول حقتعالي نيست، با مالها، جانها و زبانهايتان جهاد كنيد «باشد كه رستگار شويد» بنابراين؛ تقوي، عمل صالح و جهاد، راه رستگاري است پس كسي كه در يكي از اينها كوتاهي كرد، قطعا در حركت بهسوي رستگاري كوتاهي كرده است.
جلالین:
{ای مؤمنان از خدا پروا دارید} ترس عقابش داشته باشید به اطاعت نمودنش {و به سوی او طلب وسیله کنید } طاعتی که شما را به او نزدیک کند { و در راه او جهاد کنید} برای اعلان دینش {باشد که رستگار شوید} بهره مند گردید.
فی ظلال :
برای تقرب به خدا وسیله بجوئید (که عبارت از طاعت و عبادت و اعمال شایسته و بایسته است).
از خدا بترسید و خـویشتن را از غضب و عذاب یزدان بدور دارید. برای تقرب به خدا وسیله بجوئید. اسباب و موجباتی را بـطلبیدکه شما را به خدا ربط و پیوند دهد و به مغفرت و مرحمتش بـرساند. در روایتی از ابن عباس آمده است: برای تقرب به خدا وسیله بجوئید، بدین معنی استکه : برای تقرب به خدا به دنبال نیاز باشید. انسانها زمانی که احساس نیاز به خدا را داشته باشند، و وقتیکه نیاز خـود را از پیشگاه او بجویند، در استانه ربوبیت یزدان وضـع صحیح و حالت درست عبودیت را پیدا میکنند، و بدین وسیله شـایستهترین وضع و نزدیکترین حالت برای دستیابی به نـجات و رستکاری را خواهند داشت. هر دوی ایـن تـفسیرها میتواند معنی چنین عبارتی بـاشدو به صلاح دل و حیات درون بینجامد و به رستگاری مـطلوب منتهی بشود. « لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » تا این که رسـتگار شوید.
کابلی:
ابن عباس ، مجاهد – ابو وایل – حسین و دیگر تمام اکابر سلف « وسیله » را قربت تفسیر کرده اند پس معنی « وسیله خواستن » این است که قربت و وصول او را بخواهید قتاده می گوید (ای تقربوا الیه بطاعه والعمل بما یرضیه) قرب خدا را حاصل کنید به وسیله طاعت و عمل پسندیده. شاعرگوید:
اذاغفل الواشون عدنا لوصلنا * و عادالتصافی بیننا والوسایل
در این بیت مراد از وسیله قرب و اتصال است در حدیث آمده که وسیله یکی از منازل عالی بهشت است که یکی از بندگان این جهان آن را نائل می شود حضرت پیغمبر (ص) ارشاد فرموده که شما بعد از (اذان) این مقام را به من از خدا (ج) بخواهید این مقام را بدین جهت وسیله می نامند که بیشتر از همه به عرش رحمان نزدیک است و از همه مقامات قرب الهی بلندتر واقع شده بهرحال اول گفت از خدا بترسید این ترس مانند آن نباشد که انسان از مار و کژدم یا از شیر و گرگ ترسیده می گریزد بلکه این ترسیدن برای آنست که بترسد که از خشنودی و رحمت خدا دور نیفتد از این جهت است که بعد از «اتقوالله» «وابتغوا الیه الوسیله» فرموده است یعنی از ناخشنودی و بعد و هجر او ترسیده به تحصیل قرب و وصول او بکوشید . و ظاهر است که به یک چیز آنگاه نزدیک شده می توانیم که راهی را که در میان است قطع کرده به آن رهسپار شویم تا به آن نزدیک شویم بنابراین خداوند (ج) فرموده «جاهدوا فی سبیله» «جهاد کنید در راه آن» یعنی برفتن آن کاملا کوشش کنید «لعلکم تفلحون» تا در حصول قرب آن کامیاب شوید.
میسر:
ای مؤمنان! ای آنانی که به خدا ایمان آورده و پیامبرش را تصدیق نموده اید از خدا و عذابش بترسید و مراقب اوامر و او تعالی باشید و تلاش کنید همواره اعمال صالح و شایسته انجام دهید تا این اعمال وسیله ای بین شما و پروردگارتان باشد و سبب نجات شما از آتش دوزخ و رستگاری تان با حصول رضوان الهی گردد و بر شماست تا در راه خدا با انواع و اقسام مجاهدتها از قبیل جهاد با نفس، با مال ، با زبان ، با قلم با فکر و از این قبیل جهاد کنید تا به رستگاری ابدی و جاودانگی و رضوان الهی برسید، رضوانی که بعد از آن رضوانی نیست.
تابشی از قرآن:
ترجمه: ای مؤمنین از خدا بترسید و بسوی او وسیله بجوئید و در راه او جهاد کنید تا شاید شما رستگار شوید.(35)
نکات: خطاب در این آیه به مؤمنین است و یکی از مؤمنین رسول خداص است باید دید رسول خداص چه چیز را وسیله میدانسته رسول خداص مکرر فرموده: الهی وسیلتی الیک ایمانی بک.یعنی خدایا وسیلة من ایمان من است. و امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبة 109 نهجالبلاغه فرموده: إن أفضل ما یتوسل به المتوسلون: الایمان بالله و برسوله و الجهاد فی سبیل الله..." و امام زین العابدین(ع) در دعای روز پنجشنبه به خدا عرض میکند:"إلهی بذمة الاسلام أتوسل إلیک". ونیز حضرت امیر(ع) در دعای کمیل به خدا عرض میکند:و یتوسل إلیک بربوبیتک"، ودر دعای یمانی فرموده: فإنی أتوسل إلیک بتوحیدک و تهلیلک و تمجیدک و تکبیرک و تعظیمک"، و در مناجات دیگر فرموده: "فقد جعلت الاعتراف بالذنب إلیک وسائل عللی"، پس از کلمات خدا ورسول و بزرگان اسلام معلوم میشود که وسیله ایمان و اسلام و تقوی است نه اینکه اشخاص باشند زیرا خدا مانند سلاطین نیست که از حال بنده بیخبر باشد ودعای او را نشنود واز بندة خود دور باشد ومحتاج به وسیله وواسطة اشخاص باشد که عرض بندگان را به او برسانند، بعضی از مردمان عوام ونفهم خیال میکنند بین خدا وبنده کسی واسطه ویا وسیله میباشد وبه خیال خود یکی از بندگانی که از دنیا رفته واز دنیا اطلاع ندارند میخواند بعنوان وسیله. باضافه خدایتعالی نفرموده وسیله را بخوانید بلکه فرموده: «وابتغوا» » یعنی بجوئید، پس وسیله جستنی است نه خواندنی زیرا نفرموده: ، و مردم نمیتوانند یکی از بندگان صالحین که از دنیا رفته است بجویند ممکن نیست انسان فلان شخصی را که هزار سال است از دنیا رفته بجوید وپیدا کند و یا تهیه نماید، زیرا او در این عالم نیست و خواندن او شرک است زیرا خدایتعالی در آیات قرآن خواندن غیر خدا را شرک دانسته، وسیلة مقربان خدا فضائل نفسانی و اعمال صالحه است چنانکه ذکر شد. (پس همانطور که انسان در امور مادی محتاج وسیله است در امور معنوی نیز چنین است).
راستین:
این دستور خدا به بندگان مومنش است و آن عبارت است از این که به مقتضای ایمان عمل کنند؛ تقوای خدا را داشته باشند و خویشتن را از خشم و غضب وی دور بدارند. به این صورت که بنده تلاش کند و آنچه را در توان دارد در راستای پرهیز از خشنودی خدا از قبیل گناهانی که با قلب یا زبان و یا دیگر جوارح انجام می شوند، و پرهیز از گناهان ظاهری و باطنی، مبذول دارد. و برای ترک گناهان، از خداوند یاری بجوید تا از خشم وی نجات یابد. « وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ» و برای تقرب به خدا و بهره مند شدن از خشنودی او و برخورداری از ولایت و محبّتش وسیله بجویید. این «وسیله» عبارت است ازانجام فرائض قلبی مانند دوست داشتن خدا، و دوست داشتن در راه خدا، و ترس از او و امید به او و توبه و توکل.
نیز وسیله عبارت است از انجام فرائض و واجبات بدنی مانند پرداختن زکات و حج، و انجام فرائضی که هم قلبی هستند و هم بدنی مانند نماز و خواندن قرآن و ذکر، و نیکوکاری از طریق مال و علم و مقام و بدن و خیرخواهی برای بندگان خدا.
پس همه این اعمال تقرب و نزدیکی جستن به خدا و وسیله ای برای رسیدن به این هدف می باشند. و بنده با انجام این اعمال همواره به خدا نزدیک می شود تا اینکه خداوند او را دوست می دارد، پس هرگاه خداوند او را دوست داشت. کمکش می کند که تمام اعضایش از قبیل گوش و چشم دست و پا را در مسیر رضایت و خشنودی خدا بکار ببرد و آنها را در جهت ناخشنودی خداوند بکار نبرد. و خداوند دعای او را می پذیرد.
سپس خداوند از میان عبادت هایی که انسان را به او نزدیک می نمایند، جهاد را به طور ویژه بیان نمود. جهاد یعنی مبذول داشتن نهایت تلاش در جنگ با کافران، و فدا کردن مال و جان، و بهره گیری از فکر و زبان، و یاری کردن دین خدا، زیرا این نوع عبادت از بزرگترین عبادات و برترین آن است. چون هرکس این عبادت را انجام دهد، دیگر عبادت ها را به طریق اولی انجام خواهد داد.
« لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» هرگاه با ترک گناهان از خدا ترسیدید و پرهیزگار شدید و با انجام طاعات برای تقرب به خدا وسیله جستید و برای طلب خشنودی خدا در راه وی جهاد کردید رستگار می شوید. «فلاح» یعنی موفقیت و پیروزی و دست یافتن به هر امر مطلوب و مرغوب، و نجات یافتن از هر امر ناگوار و ناخوشایند. و حقیقت رستگاری و فلاح، سعادت جاودانگی و نعمت پایدار است.
معارف:
اول «اتقوا الله» یعنی از خدا بترسید ؛ زیرا که خوف او اوست که انسان را حقیقتا در نهان و آشکار می تواند از جرایم باز دارد. دوم فرمود: «وابتغوا الیه الوسیله» یعنی برای قرب به خدا تلاش کنید . لفظ وسیله از مصدر «وسلٌ » مشتق است به معنی وصل ، این لفظ با « سین و صاد » به یک معنی می آید فقط این قدر فرق است که وصل بالصاد برای وصل مطلق است . و وسل بالسین در وصل با رغبت و محبت استعمال می گردد ، در « صحاح جوهری » و « مفردات القرآن راغب اصفهانی این مطلب تصریح شده است . بنابراین وصله و وصیله با «صاد» به آن چیزی گفته می شود که میان دو چیز ارتباط به وجود بیاورد ؛ خواه آن وصل با محبت و رغبت باشد یا به صورت دیگری و معنی لفظ وسیله با « سین » آن است که کسی را با دیگری با محبت و رغبت وصل کند « لسان العرب ، مفردات راغب » به هر آن چیزی که بنده را به خدایش با رغبت و محبت ، نزدیک کند ، « وسیله » گفته می شود . بنابراین سلف صالحین صحابه و تابعین « وسیله» را در این آیه به طاعت و قربت و ایمان و عمل صالح تفسبیر کرده اند. حضرت حذیفه به روایت حاکم می فرماید که مراد از وسیله قربت و اطاعت است. و همین را ابن جریر و غیره از حضرت عطاء و مجاهد و حسن بصری و غیرهم نیز نقل کرده اند. و ابن جریر و غیره از حضرت قتاده تفسیر این آیه را چنین نقل کرده اند که : « تقربوا الیه بطاعته والعمل بما یرضیه » یعنی به خدا تقرب بجویید با انجام کارهای رضامندی و فرمانبرداری.
بنابراین خلاصه تفسیر آیه این است که قرب خدا را بجویید به وسیله ایمان و عمل صالح و در حدیث صحیحی از « مسند امام احمد » آمده است که رسول کریم (ص) فرمود : وسیله درجه اعلی در جنت است، که بالاتر از آن درجه ای نیست شما از خدا بخواهید که آن درجه را به من عنایت بفرماید.
و در روایتی از صحیح مسلم است که رسول کریم (ص) فرمود : هر گاه مؤذن اذان بگوید شما هم همان کلمات را اعاده کنید و بعد از آن درود بخوانید و برای من دعای وسیله را بخوانید از این احادیث چنین معلوم می شود که « وسیله » درجه ویژه ای است در جنت که مختص رسول خدا (ص) است. و حکم تلاش « وسیله » برای هر مؤمن در این آیه به ظاهر منافی این تخصیص است؛ اما جوابش روشن است که همان طور که عالی ترین مقام هدایت مختصّ رسول خدا (ص) بود و آن حضرت همیشه برای آن دعا می کرد اما درجات ابتدایی و متوسط برای همه مؤمنین عام است. هم چنین عالی ترین درجه وسیله مختص رسول خدا (ص) می باشد و درجات پایین تر از آن با واسطه رسول کریم (ص) برای همه مؤمنان عام است.
حضرت مجدد الف ثانی در « مکتوبات » خویش و قاضی ثناءالله پانی پتی در « تفسیر مظهری» در این باره آگاهی بیشتری ارائه داده، فرموده اند که: از شامل شدن محبت و رغبت در مفهوم لفظ « وسیله » اشاره به این است که ترقی در درجات وسیله موقوف است به محبت خدا و رسول (ص)؛ و محبت با اتباع سنت به دست می آید؛ زیرا که حق تعالی فرموده : « فاتبعونی یحببکم الله» بنابراین هرکس هر مقدار در عبادات و معاملات و اخلاق و معاشرت و همه شعب زندگی خویش از سنت رسول کریم (ص) اتباع کند همانقدر به محبت الله تعالی نایل می گردد و خود هم نزد خدا محبوب می شود، و هر چند محبت افزون گردد همانقدر قرب الله تعالی به دست می آید.
وقتی که از تشریح لغوی لفظ « وسیله » و تفسیر صحابه و تابعین چنین معلوم شد که هر چیزی که وسیله ی قرب و رضای خدا باشد آن وسیله ای است برای نزدیک شدن انسان به خدا، همان طوری که ایمان و عمل صالح در این داخل اند هم چنین محبت خدا و محبت انبیاء و صالحین هم داخل اند؛ زیرا که آنها هم از اسباب رضای الهی می باشند. چنان که حضرت عمر فاروق (رض) در زمان قحط سالی، حضرت عباس (رض) را وسیله قرار داده، از خدا دعای استسقاء خواند و خداوند قبول فرمود.
و طبق یک روایت خود آن حضرت (ص) چنین دعا خواندن را تلقین فرمود: « اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمة » (منار) ( آزاد ترسیمی پیرانشهر 09149580736)
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .