جن و شیاطین از منظر قرآن و سنت

پیشگفتار

إن الحمد لله‌ نحمده‌ و نستعینه‌ و نستغفره‌ و نستهدیه‌ و نعوذ بالله‌ من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا من یهده‌ الله‌ به‌ فلا مضل له‌ و من یضلل فلا هادی له‌ و أشهد ان لا اله‌ الا الله‌ وحده‌ لا شریک له‌ و أشهد أن محمدا عبده‌ و رسوله‌ و بعد:

برخی از مردم معتقد هستند که‌ نوشتن این موضوع تنها از باب تجملات علمی است و انسان دوست دارد که‌ مروری گذرا روی این موضوعات داشته‌ باشد، لذا جز اندیشه‌ای اندک به‌ چیز دیگری نیاز ندارد، آنها معتقد هستند که‌ تحقیقات پیرامون این موضوع ارزش محدودی دارد و عدم آگاهی از آن فاقد هر گونه‌ ضرر و زیانی می‌باشد.

برای دانلود نسخه pdf کتاب اینجا کلیک کنید.

حال من نمی‌خواهم در این راستا به‌ موضوعاتی بعید اشاره‌ نمایم، تنها این را می‌گویم که‌ امروزه‌ بشریت هزاران میلیون را در راستای تحقیق پیرامون امکانیت زندگی در کره‌های نزدیک صرف می‌کنند که‌ می‌توان توسط آن هزینه‌، شهرهای بسیار زیبا و دولتهایی بسیار نیرومند را به‌ عرصه‌ی جهان درآورد و برای همیشه‌ فقر و تنگدستی را به‌ نابودی کشاند، حال نظر و دیدگاه شما راجع به‌ جانداران عاقلی که‌ همراه ما زندگی می‌کنند، و در مسکن و منازلهایمان با ما اختلاط می‌یابند و همراه ما می‌خورند و می‌نوشند، و برخی اوقات فکر و بینش ما را با اشتباهات روبرو می‌سازند و میان ما جنگ و آسوب برپا می‌دارند و ممکن است ما را بنده‌ی خود و یا مخلوق دیگری نمایند تا خدا را از ما ناراحت گردانند و ما را مستحق غضب و خشم خداوند قرار دهند، نظر و دیدگاه شما در مورد این جانداران چیست که‌ ممکن است ما را به‌ آتشی سوزان بکشانند؟

معلوماتی که‌ از طریق نصوص قرآنی و احادیث معتبر نبوی به‌ دست ما رسیده‌ با هیچ پول و ثروتی ارزیابی نمی‌شود.

 

زیرا اسرار جهان هستی را برای ما نمایان می‌کنند: دنیا جنیان، و معلوماتی را بر ما ارزانی می‌دارد که‌ پرده‌ از تفاصیل زندگی آنها را برمی‌دارد، چنانکه‌ از عداوت و دشمنی آنها با دنیای بشریت و تلاش پی‌درپی آنها در راستای گمراه‌سازی ما و نابودکردنمان خبر می‌دهند.

و کافی جهت آگاهی از اهمیت این موضوع به‌ آیاتی مراجعه‌ نمایید که‌ پیرامون جن و شیاطین بحث می‌رانند، تا از این طریق به‌ عظمت مساحتی که‌ قرآن را اشغال کرده‌ آگاهی پیدا نمایید..

و کسی که‌ این نصوص را مطالعه‌ نماید، پی‌خواهد برد که‌ زندگی انسان جز مبارزه‌ با شیطان چیز دیگری نیست، زیرا شیطان مدام می‌خواهد انسان را هلاک و نابود گرداند و انسان که‌ نور و روشنایی خدا را به‌ همراه دارد می‌خواهد بر راه مستقیم الهی باقی بماند و دیگران را بدان رهنمود سازد، پس لازم است انسان در لابه‌لای نفس خود و خاطرات درونیش و آرزوها و احلامهایش با این دشمن مبارزه‌ کند، لازم است که‌ در راستای اهداف دور و نزدیک خود مدام تحقیق نماید تا از فاصله‌ی خود با پروردگارش و فاصله‌ی دوری او با دشمنش که‌ می‌خواهد افسار وی را در دست بگیرد، آگاهی یابد.

تمامی نصوصی که‌ راجع به‌ آن دنیا بحث رانده‌اند گرد آوردم و تحقیقات ائمه‌ی اعلام را نیز نقل نمودم و در این راستا تأملاتی ویژه‌ را به‌ خرج دادم تا اینکه‌ در نهایت این کتاب با شش فصل به‌ پایان رسید. در فصل نخست راجع به‌ شناخت اصل، خلقت، نام، اقسام، طعام، نوشیدنی، همسر، مسکن، حیوانات و توانایی آنها بحث رانده‌ام، لازم به‌ یاداوری است که‌ در لابه‌لای این فصل لایل اثبات وجود آنها را بیان داشته‌ و اقوال منکرین آن را رد نموده‌ام.

و در فصل دوم به‌ بیان هدف از خلقت آنها و روش تبلیغ تعالیم ربانی پرداخته‌ام و بیان داشته‌ام که‌ رسالت پیامبر اسلام حضرت محمد ص رسالت عام برای جن و انس می‌باشد.

اما فصل سوم که‌ قسمت اصلی این کتاب است حاوی چند بحث می‌باشد:

نخست: اسباب دشمنی میان انسان و شیطان، و آگاهی دهی از قوت و عمق آن و هشدار خداوند از دشمنی آن دشمن برای ما.

دوم: اهداف دور و نزدیک شیطان در راستای دشمنی با انسان.

سوم: روشهای شیطان در گمراه سازی انسان.

چهارم: رهبری شیطان برای جنگ و آشوب و سربازان وی در آن نبرد.

پنجم: ترفندهای شیطان برای فریب انسان.

و این فصل را با بحث وسوسه‌های شیطانی به‌ پایان رسانده‌ام که‌ شیطان همانند اسلحه‌ای جهت به‌ فساد کشاندن درون انسان و پخش فساد در دل بندگان، از آن استفاده‌ می‌کند.

و در فصل چهارم قضایایی را مطرح نموده‌ام که‌ شیطان با استاده‌ از آن بندگان را به‌ گمراهی می‌کشاند:

نخست: ظهور شیاطین و حرف زدن آنها با برخی بندگان و فسادی که‌ بر آم مترتب می‌شود.

دوم: احضار روح و قلمرو صحت آن و ارتباط آن با شیاطین.

سوم: قلمرو آگاهی جنیان از عالم غیب و آثار فساد مبنی بر اعتقاد مردم به‌ اینکه‌ جنیان از غیب آگاهی دارند.

چهارم: جن و بشقابهای پرنده‌.

و در فصل پنجم اسلحه‌ای را معرفی کرده‌ام که‌ لازم است انسان مسلمان در نبرد با شیطان خود را بدان مسلح نماید.

و در فصل ششم و آخرین فصل راجع به‌ حکمت و فلسفه‌ی خلقت شیطان بحث رانده‌ام.

از خداوند متعال می‌خواهم که‌ به‌ نویسنده‌، ماشر و خواننده‌ای این کتاب نفع و سود برساند و به‌ همه‌ی آنها پاداش و ثواب بدهد و ما را در برابر شیطان پناه دهد و با کمک و یاری خود ما را پشتیبانی نماید؛ براستی که‌ او بهترین مولی و یاری رسان است.

و صلی الله‌ و سلم علی عبده‌ و رسوله‌ محمد و علی آله‌ و صحبه‌ و سلم.

 

عمر سلیمان الاشقر

کویت

28/ شوال/ 1398هـ

30/ سبتمبر/ 1978م

 

 

فصل اول

شناسایی جن و شياطين

مبحث نخست

جنیان چه‌ موجودی هستند؟

جنيان دنیایی جدا از دنیای انسانها و فرشتگان دارند، وجه‌ اشتراک جنيان با انسانها در عقل و درك و در توانایی بر اختيار نمودن راههاي خير و شر می‌باشد. البته آنان در برخي امور از جمله در اصل و نژاد با انسانها تفاوت دارند.

وجه تسميه جن

جنيان به دليل پنهان بودنشان از انظار عمومي، به جن (نامرئی) نامگذاري شده اند. ابن عقيل مي‌گويد: جنيان به دليل پنهان بودنشان از ديد عموم، جن ناميده شده اند . به همين مناسبت فرزند در شكم مادر هم نام جنين به خود گرفته است، زيرا آن نيز پنهان است و ديده نمي شود؛ ‌سپر را نيز به همين مناسبت «مجن» مي گويند، چون مجن جنگجو را در جنگ از ديد دشمن پنهان نگاه مي دارد . 

در قرآن مجيد آمده است:‌

إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ الأعراف: ٢٧

(شيطان و همدستانش شما را مي‌بينند، در صورتي كه شما آنها را نمي‌بينيد).

 

مطلب نخست:

جنيان از چه ماده‏اي آفريده شده‏اند؟

خداوند به ما خبر داده است كه جنيان از آتش آفريده شده اند:

وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ‏  الحجر: ٢٧

(‏و جنّ را پيش از آن از آتشِ سراپا شعله بيافريديم).

و در سوره «الرحمن» مي فرمايد:

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ‏ الرحمن: ١٥

(‏و جن را از زبانه شعله‌ور آتش خلق نموده است).

ابن عباس، عكرمه، مجاهد، حسن و ديگران درباره « مارج من نار» گفته‌اند: به‌ معنی: شعله لرزان و پيچان آتش، زبانه تنوره كش و لرزان آتش است. و در روایت دیگری آن را به‌ خالص و زیباترین آتش معني کرده‌اند.  امام نووي در شرح صحيح مسلم مي فرمايد: «مارج » يعني شعله آتش كه مخلوط با دود باشد .  

در حديثي كه امام مسلم آن را از ام المومنين عايشه نقل کرده‌، پیامبر ص  فرمود:

« خلقتْ الملائكة من نور، وخلق الجان من مارج من نار، وخلق آدم مما وصف لكم».

(فرشتگان از نور، جنیان از آتش آميخته به دود و آدم از چيزي كه براي شما بيان شده، آفريده شده اند) .  

‌مطلب دوم: زمان آفرينش جنیان

بدون ترديد جنیان قبل از انسانها آفريده شده اند. در قرآن آمده است:

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‏ . ‏وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ‏  : ٢٦ - ٢٧

(‏و ما انسان را از گِل خشكيده فراهم آمده از گِل تيره شده گنديده‌اي بيافريديم‏ و جنّ را پيش از آن از آتشِ سراپا شعله بيافريديم).

در آيه فوق به‌ این مطلب تصريح شده است كه جنيان پيش از انسانها آفريده شده اند. بعضي از گذشتگان بر اين باور بودند كه جنيان دو هزار سال قبل از انسانها آفريده شده اند، اما لازم به‌ ذکر است که‌ این ادعايي است كه هيچگونه دليلي از قرآن و سنت رسول الله ص به همراه ندارد.

 مطلب سوم: شكل و نحوه ساختار جنيان

ما درباره كيفيت جسماني، شكل صورت و اعضاء ‌بدن جنيان جز آنچه كه خداوند به ما خبر داده، اطلاعي نداريم . البته مي دانيم كه جنيان دارای قلب و دل می‌باشند، خداوند مي فرمايد:

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ‏ الأعراف: ١٧٩

(‏ما بسياري از جنّيان و آدميان را آفريده و (در جهان) پراكنده كرده‌ايم كه سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است .  (اين بدان خاطر است كه) آنان دلهائي دارند كه بدانها (آيات رهنمون به كمالات را) نمي‌فهمند، و چشمهائي دارند كه بدانها (نشانه‌هاي خداشناسي و يكتاپرستي را) نمي‌بينند، و گوشهائي دارند كه بدانها (مواعظ و اندرزهاي زندگي‌ساز را) نمي‌شنوند . اينان (چون از اين اعضاء چنان كه بايد سود نمي‌جويند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخيص نمي‌دهند) همسان چهارپايانند و بلكه سرگشته‌ترند (چرا كه چهارپايان از سنن فطرت پا فراتر نمي‌گذارند، ولي اينان راه افراط و تفريط مي‌پويند). اينان واقعاً بي‌خبر (از صلاح دنياو آخرت خود) هستند).‏

خداوند در آيه مذكور تصريح نموده است كه جن ها قلب، چشم و گوش دارند . شيطان نيز دارای صدا است، زیرا خداوند مي فرمايد:

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ الإسراء: ٦٤

(و بترسان و خوار گردان با نداي (دعوت به معصيت و وسوسه) خود هركسي از ايشان را كه توانستي).

و در احاديث آمده است كه شيطان زبان دارد و اينكه جن ها مي خورند، مي آشامند و مي خندند و صفات ديگري كه بطور مفصل در اين كتاب درباره آنها سخن خواهيم راند.

 

مطلب چهارم:  نامهاي جنيان در زبان عرب

ابن عبدالبر مي گويد: از نظر واژه‌شناسان واژه‌ی «جن» دارای مراتبی مختلف می‌باشد:

1- جن خالص را «جني» مي گويند .

2- جني كه با انسانها زندگي مي كند، آن را «عامر» كه جمش «عمار» است مي نامند.

3- جني كه مزاحم كودكان مي شود آن را «ارواح» مي گويند .

4- جني كه اعمال زشت و خبیث را انجام دهد و متعرض گناه شود، آن را «شيطان» مي‌گويند.

5- جني كه در حد فراوانی کارهای زشت و خبیث را انجام دهد، آن را «عفریت» مي‌گويند.

پیامبر ص راجع به‌ انواع جنیان فرمود:

« الجن ثلاثة أصناف: فصنف يطير في الهواء، وصنف حيّات وكلاب، وصنف يحلون ويظعنون».

(جنیان سه‌ نوع دارند: نوعي از آنها در فضا پرواز مي كند. نوعي ديگر از آنها، مار و سگ ها هستند و نوع سوم آنها در منازل و خانه ها سکونت می‌جویند).

 

مبحث دوم

اثبات وجود جن

مطلب نخست: دنیای جنيان واقعيت انكار ناپذيري است

تعداد بسيار اندكي از مردم بطور كلي وجود جن ها را انکار کرده‌اند و بعضي از مشركان بر اين باور بودند كه منظور از جن ها « ارواح» ستارگان هستند.

گروهي از فلاسفه بر اين باور بودند كه: منظور از «جن ها» همان انگيزه هاي ناپاك و قوي خبيثه در نفس انسانها و منظور ازفرشتگان، انگيزه ها خير در وجود انسان مي باشند.

و گروهي از دانشمندان معاصر بر اين عقيده اند كه منظور از جنیان همان جراثيم و ميكروب‌هايي هستند كه دانش امروزي آنها را كشف كرده است .

دكتر محمد البهي ‌بر اين باور است كه جن ها و فرشتگان موجود واحدي هستند و هيچگونه تفاوتي ميان آنها وجود ندارد.

و از جمله دلائل او يكي اين است كه فرشتگان نيز از مردم پنهان اند. البته او از ميان انسانها كساني را كه ایمان و کفر و نیک و بد خویش را پنهان می‌دارند از جنیان می‌شمارد.

عدم علم نمي تواند دليل باشد

بزرگترين دليل نزد منكرين وجود جن، عدم و فقدان علم و اطلاعات آنها درباره وجود جنيان است، اما لازم به‌ یاداوری است که‌ نزد همگان پذيرفته شده است كه عدم علم نمي تواند دليل باشد و براي يك انسان خردمند بسيار زشت است كه بخاطر نداشتن علم منكر وجود چيزي شود، و اين چيزي است كه خداوند درباره كفار بدان خبر داده است و آن را خبري زشت توصيف نموده است:

بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ  يونس: ٣٩

(بلكه آنان چيزي را تكذيب مي‌كنند كه اصلاً آگاهي از آن ندارند).

آيا صداي امواج صوت ها كه در فضاي عالم و گيتي موج مي زند و آنها را نمي شنويم، دليل بر عدم وجود آنهاست؟! آنگاه که‌ رادیو را اختراع کردیم و توسط آن صداهایی را جمع آوری نمودیم که‌ نمی‌توانستیم آن را با گوش بشنویم؟

استاد سيد قطب در تفسير «في ظلال» درباره جنياني كه خداوند آنها را به سوي رسول الله ص  متوجه گردانيد و قرآن را از وي استماع كردند، مي فرمايد:

بي ترديد بيانيه قرآن درباره رفتن چند تن از جن‌ها تا قرآن را از رسول اللهص  استماع كنند و نقل قرآن آنچه را كه جن ها گفتند و عمل كردند، براي اثبات وجود جن دليلي بسيار قانع كننده است . اين رويداد به ذات خود ثابت مي كند كه جن ها قادر هستند كه قرآن را به لفظ عربي بشنوند، يعني همانطور كه رسول الله ص  آن را تلفظ مي فرمود. رويداد جنيان كه در قرآن بيان گرديده، شاهد زنده اي بر اين مدعا است كه جن ها موجودي هستند كه صلاحيت ايمان و كفر را دارند و آماده پذيرفتن هدايت و ضلالت‌اند و براي اثبات اين حقيقت (وجود جن) هيچ نيازي به دلائل ديگر وجود ندارد . خداوند كه واقعيت را ثابت و تاكيد نموده است پس انسان مي تواند چه چیزی را بر آن بيفزايد؟

بي گمان كائنات اطراف ما مملو از اسرار و مملو از نيروها و مخلوقاتي است كه براي ما شناخته شده نيستند، ما بخش بسيار اندكي از آنها را مي دانيم و درباره بخش مهم و عمده آنها اطلاعي نداريم و هر روز كه بگذرد گوشه اي از اين اسرار را كشف مي كنيم و به وجود بعضي نيروها پي مي بريم و با برخي از اين واقعيت ها و يا با صفات و ويژگي آنها آشنا مي شويم و گاهي فقط به آثار آنها كه در اطراف ما وجود دارند اطلاع می‌یابیم.

ما همواره در مرحله اول مسير قرار داريم - مسير شناخت جهان هستي جهان هستي‌اي كه ما و اجداد و نياكانمان در آن زندگي كرده ايم و آيندگان نيز در آن زندگي سپري خواهند كرد . اين جهان كه ما انسانها در آن زندگي مي كنيم و كم و بيشي با آن آشنا هستيم، گوشه بسيار كوچكي است در برابر كل كائنات؛ حجم و وزن اين سياره زمینی در برابر تمام جهان هستي، يك موجود فوق العاده ناچيزي است!

آنچه كه امروز براي ما شناخته شده است در حالی که‌ ما هنوز  در مبدأ مسير قرار داريم در مقايسه با آنچه كه براي بشر پنج قرن پيش شناخته شده بود، شگفت آورتر از وجود جن است. اگر پنج قرن پیش كسي درباره اسرار اتم كه ما امروزه از آن سخن مي گوئيم، سخن مي گفت، او را ديوانه مي پنداشتند يا سخنانش را غير مانوس و شگفت آورتر از سخناني كه پيرامون وجود جن ها گفته مي شود تلقي مي كردند .

ما بر اساس توان بشري خود - که‌ زمينه ساز خلافت و جانشيني انسان در روي زمين است- حقايق را مي شناسيم و به اسرار آنها پي مي بريم؛ خلافت و جانشيني اولاد آدم مقتضي است كه ما انسانها در چهارچوب قدرت و تواني كه خداوند به ما عنايت كرده است، اسرار جهان هستي را كشف كنيم و آن را تابع خود قرار دهيم تا بتوانيم رسالت جانشيني را انجام داده و بر مبناي حكمت خداوندي دائره شناخت و اكتشافات ما از حقائق و اسراري كه براي انجام رسالت جانشيني لازم است، تجاوز نمي كند و لو اينكه مدت حيات بشر امتداد پيدا كند و توان و قدرت او افزايش يابد.

در آينده كه اكتشافات افزوده خواهد شد شناخت ما نيز بيشتر خواهد شد، شگفتي هاي بيشتري از اسرار و نيروهاي جهان هستي را مشاهده خواهيم كرد، تمام يافته ها و شناخته هاي ما در برابر كل جهان هستي، بيش از عروسكي كه كودكان بدان بازي مي كنند، نخواهد بود، اما خواهي نخواهي ما در چهارچوب دائره شناخت و معرفتي كه خداوند آن را براي ما ترسيم نموده است باقي خواهيم ماند:

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا  الإسراء: ٨٥

(چرا كه جز دانش اندكي به شما داده نشده است).

دانش ما در مقايسه با اسرار و گوشه هاي پنهان و پوشيده اين جهان پهناور كه سواي آفريدگار كسي آنها را نمي داند بسیار اندك و ناچیز است. علم خداوند غير محدود و ابزار علم بشر محدود است؛ خداوند مي فرمايد:

وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏  لقمان: ٢٧

(‏اگر همه درختاني كه روي زمين هستند قلم شوند، و دريا (براي آن مركّب گردد) و هفت دريا كمك اين دريا شود (و با آن مخلوقات خدا يادداشت گردد، قلمها مي‌شكنند و مركّبها مي‌خشكند، ولي) مخلوقات خدا پايان نمي‌گيرند . خداوند عزيز و حكيم است (مي‌داند چه چيزها را بايد بيافريند و چگونه بيافريند)).

در چنين وضعيتي، ما نبايد به وجود يا به عدم وجود، به تصور يا به عدم تصور چيزي از غيب و مجهول و از اسرار اين جهان گسترده هستي، صرفاً به خاطر اين اذعان كنيم كه از دايره عقل و از تجربه و مشاهده ما خارج است؛ ما هنوز به تمام اسرار، دستگاهها و توان اجسام خودمان پي نبرده ايم تا چه برسد به اسرار و ارواح مان!

اسراري وجود دارند كه اصلاً مشمول برنامه اكتشافات ما نيستند و اسراري وجود دارند كه رسيدن به كنه و جزئیات آنها از جمله برنامه هاي ما نيستند، لذا اين گونه اشيا براي ما كشف نمي شوند، البته آثار و ويژگي هاي آنها و یا اینکه‌ تنها وجود آنها مي توانند مكشوف بشر باشند، زيرا رسيدن به كليه آنها شايد براي انجام امور خلافت مفيد نباشد .

هرگاه خداوند، سهم مقدر ما از اسرار جهان هستي را بوسيله سخنان خودش -نه بوسيله شناخت و تجربه اي كه نتيجه سعي و تلاش ما است-‌ براي ما كشف كند، بر ما لازم است كه اين هديه ارمغان را آن چنان كه هست پذيرفته و در برابر آن خدا را سپاس گوئيم و از جانب خود آن را كم و بيش نكنيم، زيرا تنها منبعي كه اين شناخت و معرفت را از آن بدست آورده ايم، بيش از اين مقدار از معرفت و آگاهي را به ما نداده است و منبع ديگري كه ميتواند چنين معرفتي و شناختي به ما عنايت كند وجود ندارد .

حرف صحيح و واقعيت اين است كه دنیای جن، دنیای سوم و موجودي جدا از انسان و فرشتگان است . جن ها موجودي داراي عقل ‌فراگيرنده و صاحب درک و فهم هستند .

جنیان اعراض، جراثيم و ميكروب نيستند . جن ها مانند انسانها مكلف، مأمور و آمادگي انجام تكليف را دارند.

 مطلب دوم: دلائل وجود جن

1- وجود جن از بديهيات است

ابن تيميه مي فرمايد: « هيچ يك از فرقه هاي اسلامي درباره وجود جن و در اين باره كه خداوند، حضرت محمد ص را به طرف جن ها فرستاده، اختلاف نظر ندارند. اهل كتاب نيز از يهود و نصاري مانند مسلمانان وجود جن را مي پذيرند، اما در ميان آنان تعداد اندكي كه منكر وجود جن هستند، ديده مي شوند.

همانطور كه اين تعداد اندك ميان مسلمانان نيز وجود دارد، ماننده: فرقه جهمية‌ و معتزله هر چند که‌ جمهور آنها و ائمه‌هایشان نیز به وجود جن اعتقاد دارند.

آري، وجود جن از احاديث و سخنان پيامبران به تواتر رسيده است و علم به وجود آنها از بديهيات دين است و بطور بديهي مسلم است كه جن ها زنده، عاقل و صاحب اراده هستند حتي  مأمور و آماده انجام فرمان مي باشند .

جن ها صفات يا اعراض قائم به ذات انسان يا غير انسان نيستند، آنطور كه منحرفان و ملحدان عقيده دارند؛ آري ‌وقتي كه وجود جنيان به تواتر از سخنان پيامبر ثابت است، تواتري كه عامه مردم نيز از آن آگاهي دارند و خواص نيز از آن مطلع اند، براي گروهي و كساني كه خود را منتسب به پيامبران مي دانند، شايسته نيست كه منكر وجود آنها شوند .

وي مي فرمايد: « همه فرقه هاي مسلمان به وجود جن ها معترف هستند و جمهور کافرانی همچون توده‌ی اهل کتاب و اغلب مشركين عرب و غير آنان از فرزندان حام و همچنین جمهور كنعانيون و يونانيان از فرزندان يافث نيز به وجود جن ها معتقد هستند بنابراين اغلب فرقه ها و گروه ها به وجود جن اعتراف دارند. »

امام الحرمين مي گويد: علماء در عصر صحابه و تابعين بر وجود جن و شياطين اتفاق نظر داشتند و همه آنان از شرارت جن و شياطين به خداوند پناه می‌جستند هيچ انساني كه متدين و متمسك به دين باشد عليه اين ديدگاه سخن نگفته است.

2- نصوص قرآن و حديث

نصوص زيادي كه مؤيد و مثبت وجود جن هستند نقل شده است . خداوند مي فرمايد:

قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا‏ الجن: ١

(‏(اي محمّد! به امت خود) بگو: به من وحي شده است كه گروهي از پريان (به‌تلاوت قرآن من) گوش فرا داده‌اند و (پس از مراجعت به ميان قوم خود، بديشان) گفته‌اند: ما قرآن زيبا و شگفتي را شنيده‌ايم).

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا‏ الجن: ٦

(‏و كساني از انسانها به كساني از پريها پناه مي‌آوردند، و بدين وسيله بر گمراهي و سركشي ايشان مي‌افزودند‏).

اينگونه آيات و نصوص بسیار زياد هستند و در صفحه هاي اين كتاب ذكر شده اند . هر چند كه به دليل كثرت و شهرت آنها نيازي به ذكر آنها نيست .

3- مشاهده و رؤيت

بسياري از مردم عصر ما و دوران گذشته جن را مشاهده و رؤيت كرده اند . هر چند بسياري از مردم آنها را ديده و صداي آنها را شنيده اند اما ندانسته‌اند كه آنها جني بوده اند، گمان كرده اند كه آنها «ارواح» هستند يا آنها را مردان غيب يا مردان فضا پنداشته اند .

ارزشمندترین و رائج ترين دليل در اين باره رؤيت خود رسول الله ص است . رسول الله ص  جن ها را ديده، با آنها حرف زده و آنها را تعليم داده، قرآن را براي آنان تلاوت كرده است . اين بحث در محل خودش خواهد آمد .

سگ و الاغ جن ها را مي بينند

در حالي كه اغلب انسانها جنيان را نمي بينند، بعضي از موجودات زنده، مانند: سگ و الاغ جن ها را مي بينند . در صحيح بخاري و مسلم آمده است كه رسول الله ص  فرمود:

«إذا سمعتم صياح الديكة، فاسألوا الله من فضله، فإنها رأت ملكاً، وإذا سمعتم نهيق الحمار، فتعوذوا بالله من الشيطان، فإنه رأى شيطاناً» .

(هرگاه صداي آواز خروس را شنيديد، فضل و بزرگی خدا را طلب کنيد، زيرا خروس وقتي به صدا در مي آيد كه فرشته اي را ببيند و هر گاه صداي الاغ را شنيديد، از شر شيطان به خدا پناه جوييد، زيرا صداي الاغ در اثر اين است كه شيطان را مي بيند).

ابو داود از حضرت جابر بن عبدالله روايت مي كند كه رسول الله ص فرمود:

« إذا سمعتم نباح الكلب ونهيق الحمار، فتعوذوا بالله، فإنهن يرون ما لا ترون» .

(هرگاه صداي سگ و الاغ را شنيديد، ‌به خدا پناه جوييد، ‌زيرا آنها موجوداتي را مي بينند كه از ديد شما پنهان هستند).

اینکه‌ حيوان چیزهایی را می‌بیند که‌ ازديد ما پنهان است، شگفت آور نيست، علماء و دانشمندان ثابت كرده اند كه بعضي موجودات زنده توان ديدن چيزهائي را دارند كه ما انسانها قادر به ديدن آنها نيستيم . مثلاً: زنبور عسل اشعه فوق بنفش را مي بيند و به همين خاطر زنبور عسل از پشت ابرها خورشيد را مي بيند و جغد نیز در تاريكي شب سياه موش را مشاهده مي كند .

مطلب سوم: رد ديدگاه كساني كه جن ها را فرشته مي پندارند

قبلاً به حديثي اشاره كرديم كه رسول الله ص  در ضمن آن فرمود:

« أن الملائكة خلقوا من نور، وأن الجن خلقوا من نار».

(فرشتگان از نور و جن ها از آتش خلق شده اند).

رسول الله ص با توجه به آن روايت اصل فرشتگان را جدا و متفاوت از اصل جن ها بيان فرمودند اين حديث بيانگر اين واقعيت است كه فرشته و جن دو عالم مستقل و جدا از هم هستند نه اينكه يك عالم باشند.

هر كس به نصوصي كه پيرامون جنيان و فرشتگان آمده دقت كند، اذعان مي كند كه ميان اين دو موجود تفاوت فاحشي وجود دارد، فرشتگان نيازي به خوردن و آشاميدن ندارند و از فرمان خداوند سرپيچي نمي كنند و مأموريت خود را انجام مي دهند، اما جن ها دروغ مي گويند، مي خورند، مي نوشند و پروردگارشان را معصيت و خلاف حكم او عمل مي كنند.

آري، اين دو موجود از ما انسانها پنهانند، چشم هاي ما توان درك آنها را ندارند ولي آنها دو موجود از هم جدا هستند كه در ذات و صفات با هم تفاوت دارند.

 

مبحث سوم

 شيطان و جنيان

مطلب اول: تعريف شيطان

شيطان كه خداوند در قرآن براي ما بسيار در باره آن سخن گفته است، از عالم جن است. در ابتداء شيطان خدا را عبادت مي كرد و همراه با فرشتگان در آسمان زندگي مي كرد و وارد بهشت شد. وقتي خداوند او را امر كرد تا آدم را سجده كند، دچار خودبيني و غرور شد و امر خدا را بجا نياورد، آنگاه خداوند او را از رحمت هاي خود بيرون راند .

شيطان در لغت و زبان عربي به هر سركش و متمردي گفته مي شود و واژه شيطان از آن جهت بزاي اين موجود اطلاق شده كه در آن نافرماني، ‌سرپيچي و تمرد از حكم خداوند وجود دارد .

و طاغوت نيز باو گفته شده است:

‏الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا‏   النساء: ٧٦

(‏كساني كه ايمان آورده‌اند، در راه يزدان مي‌جنگند، و كساني كه كفرپيشه‌اند، در راه شيطان مي‌جنگند . پس با ياران شيطان بجنگيد . بيگمان نيرنگ شيطان هميشه ضعيف بوده است).

شيطان نزد اغلب امت ها روي زمين با همين لفظ و واژه شناخته مي شود . عقاد در كتابش (تبليس) مي گويد: شيطان بخاطر اين طاغوت نام دارد كه او از حد تجاوز نموده است، در برابر پروردگارش سر پيچي كرده است و خود را به عنوان معبودي كه عبادت شود معرفي كرده است و اين موجود، چون از رحمت هاي الهي مأيوس شده است بدان جهت اسم ابليس بخود گرفته است . «بلس» در لغت عربي به كسي گفته مي شود كه نزد او هيچ خير و نفعي نباشد و «ابلس» به معني، مأيوس و متحیر و سرگردان است.

كسي كه محتويات قرآن و احاديث را درباره شيطان مطالعه كند، مي داند كه شيطان موجودي است عاقل، يعني اينكه مي فهمد، درك مي كند، حركت مي كند و... و آنطور نيست كه برخي از نادانان مي پندارند، يعني اينكه شيطان همان روح زشت و پلیدی است كه در غريزه هاي حيواني انسان نمودار مي شود و او را از روحية بزرگ انسانی بر مي گرداند.

مطلب دوم: اصل شيطان

در مطالب گذشته بيان شد كه شيطان از نژاد جن مي باشد . بعضي از علماء متقدمين و متاخرين در اين باره منازعه‌ و اختلافاتی را برپا داشته‌اند و به آيه‌ی زيل استدلال مي كنند:

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ‏  البقرة: ٣٤

(‏و هنگامي (را يادآوري كن) كه به فرشتگان گفتيم: براي آدم سجده (بزرگ‌داشت و خضوع، نه عبادت و پرستش) ببريد . همگي سجده بردند جز ابليس كه سر باز زد و تكبّر ورزيد، و (به خاطر نافرماني و تكبّر) از زمره كافران شد) . ‏

در اين آيه و امثال آن خداوند ابليس را از فرشتگان ‌استثناء كرده است و طبق معمول مستثني از جنس مستثني منه مي باشد.

در بسياري از كتابهاي تفسير و تاريخ اقوال علماء داير بر اينكه، شيطان از جنس فرشتگان است، نقل شده است. اين نيز در كتابهاي تفسير و تاريخ منقول است كه شيطان خزانه دار بهشت يا خزانه دار آسمان دنيا بوده است و شيطان از بهترين فرشتگان و از قبائل خوب آنان بوده است و ... .

ابن كثير مي گويد: در اين باره آثار زيادي از سلف نقل شده است كه اغلب آنها اسرائيلي هستند، روايات اسرائيلي از این‌رو نقل شده اند که‌ مورد بحث و بررسی واقع شوند. لازم به‌ ذکر است که‌ حال و وضعيت بسياري از آنها معلوم نيست، اما پاره‌ای از آنها قطعاً دروغ هستند، زيرا با حق و حقيقتي كه در دست داريم اختلاف دارند .

قرآن ما را از تمام اخبار و آثار بي نياز مي كند، زيرا اين اخبار از افراط و تفريط و تغيير و تبديل خالي نيستند، آنها به وفور مورد دستبرد  قرار گرفته اند، لازم است بدانید که‌ افرادی حافظ و مورد اعتماد وجود ندارند كه بتوانند تحريف افراطي ها و دروغ، ‌دروغ پردازان را نفي كنند.

امت اسلامي داراي علماء، ائمه، سادات، افراد نيكوكار و ‌شرافتمندی از نقادان بزرگ و حافظان خوب می‌باشد، آناني كه علم حديث را تدوين نمودند، صحت و سقم آن را روشن كردند، حسن، ضعيف، منكر، موضوع، متروك، ‌مكذوب را از هم جدا كردند، اين خدمت گذاران حديث، جعل كنندگان، مجهولين و ساير اصناف رجال را معرفي كردند همه اين خدمات بسيار ارزنده بخاطر صيانت ساحت مقدس رسول الله ص  و مقام والاي او انجام داده اند . تا دروغي بسوي او نسبت داده نشود، و آنچه كه او نفرموده است به عنوان حديث از وي نقل نشود .

اينكه خداوند ابليس را از فرشتگان استثناء كرده است، دليل قانع كننده و مطمئني نمي باشد بر اينكه شيطان از جنس فرشتگان است، ممكن است، اين استثناء، استثناي منقطع باشد (استثناء منقطع آن است كه مستثني از جنس مستثني منه نباشد) حق نيز همين است، زيرا در آيه اي تصريح شده كه شيطان از نژاد جن است:

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا‏   الكهف:٥٠

(‏(اي پيغمبر! آغاز آفرينش مردمان را برايشان بيان كن) آن گاه را كه ما به فرشتگان گفتيم: براي آدم سجده كنيد . آنان جملگي سجده كردند مگر ابليس كه از جنّيان بود و از فرمان پروردگارش تمرّد كرد . آيا او و فرزندانش را با وجود اين كه ايشان دشمنان شمايند، به جاي من سرپرست و مددكار خود مي‌گيريد؟! ستمكاران چه عوض بدي دارند! ‏).

و از طريق نص صحيح ثابت است كه جن موجودي جدا از فرشته و انسان است، رسول الله ص مي فرمايد:

« أن الملائكة خلقوا من نور، وأن الجن خلقوا من مارج من نار، وأن آدم خلق من طين» .

(فرشتگان از نور، جن ها از آتش و آدم از گل آفريده شده اند).

حسن بصري مي فرمايد: ابليس حتي براي يك چشم بهم زدن از فرشتگان نبوده است . تحقيق علامه ابن تيميه اين است كه شيطان باعتبار صورت و شكل ظاهري نه باعتبار اصل و نژاد از فرشتگان است 

آيا شيطان مادر جنيان یا یکی از آنان است؟

دليل قاطع و نص صريحي كه حكايت از اين داشته باشد كه شيطان اصل و مادر جن ها باشد يا اينكه يكي از آنها است، وجود ندارد اگر چه قول دوم روشن تراست، زيرا خداوند مي فرمايد:

إِلاَّ إِبْلِيسَ كَانَ مِنْ الْجِنِّ (كهف:50)

علامه ابن تيميه مي فرمايد: شيطان اصل و پدر جنيان است، همانطور كه آدم اصل و پدر بشر است.

مطلب سوم: صورت زشت شيطان

شيطان دارای صورتی زشت و کریه‌ می‌باشد، و اين تصوري است كه راجع به صورت شيطان در اذهان وجود دارد. خداوند ميوه هاي درخت زقوم را كه در عمق دوزخ ميرويد به سرهاي شياطين تشبيه كرده است، چون خداوند ازصورت بد و قيافه كريه شياطين اطلاع دارد:

إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ‏ . ‏طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ‏ الصافات:٦٤ - ٦٥

(‏زقّوم درختي است كه در ته دوزخ مي‌رويد. ‏ شكوفه و ميوه آن انگار كلّه‌هاي شياطين است).

مسيحي ها در قرون وسطي شكل و تصوير شيطان را به صورت مردي سياه رنگ با ريشي فروخته و ابروهاي بلند و دهني كه شعله از آن بيرون مي آيد، همراه با شاخ و سم و دم، تصور می‌کردند .

مطلب چهارم: شيطان داراي دو شاخ است

در صحيح مسلم از عبدالله بن عمر روایت شده‌ که‌ ‌رسول الله ص فرمود:

« لا تَحَرّوا بصلاتكم طلوع الشمس، ولا غروبها، فإنّها تطلع بقرني شيطان» .

(موقع طلوع و غروب خورشيد نماز نخوانيد، زيرا خورشيد ميان دو شاخ شيطان طلوع مي كند).

در حديثي ديگر از ابن عمر روایت شده‌ که‌ رسول الله ص فرمود:

« إذا طلع حاجب الشمس فأخروا الصلاة حتى تبرز الشمس، وإذا غاب حاجب الشمس فأخروا الصلاة حتى تغيب، ولا تَحَيُّنوا بصلاتكم طلوع الشمس، ولا غروبها، فإنّها تطلع بين قرني شيطان» .

‌(وقتي كه گوشه خورشيد ظاهر مي شود، نماز را به تأخير بیاندازيد تا آفتاب خوب بالا بزند و هرگاه گوشه خورشيد غروب كند و پنهان شود، باز نماز را به تأخير بیاندازيد تا اينكه خوب غروب شود و نمازتان را در لحظه طلوع يا غروب آفتاب نخوانيد، زيرا خورشيد ميان دو شاخ شيطان طلوع مي كند).

معني حديث اين است كه مشركان آفتاب را عبادت مي كردند و موقع طلوع شمس آن را سجده مي كردند، شيطان موقع طلوع و غروب، خود را در محل غروب و طلوع قرار مي داد تا عبادت مشركان براي شيطان باشد و بوسيله مشركان او عبادت شود .

و در صحيح مسلم اين مطلب به صراحت آمده است. عمرو بن عبسه سلمي درباره نماز از رسول الله ص سوال كرد؟ رسول الله ص فرمود:

« صل صلاة الصبح، ثم أقصر الصلاة حتى تطلع الشمس، حتى ترتفع، فإنها تطلع حين تطلع بين قرني شيطان، وحينئذٍ يسجد لها الكفار، ثمّ صلَّ، فإن الصلاة مشهودة محضورة».

(نماز صبح را بخوان و بعد از آن تا طلوع كامل آفتاب از خواندن نماز خودداري كن، زيرا آفتاب ميان دو شاخ شيطان طلوع مي كند و كفار موقع طلوع، شيطان را سجده مي كنند، از این رو بعد از طلوع نماز بخوان، زيرا نماز در این موقع فرشتگان حضور دارند).

بعد رسول الله ص او را از خواندن نماز بعد از ادای نماز عصر منع كرد:

«حتى تغرب الشمس، فإنها تغرب بين قرني شيطان، وحينئذٍ يسجد لها الكفار» .

(تا اينكه خورشيد خوب غروب كند، همانا خورشيد ميان دو شاخ شيطان غروب مي كند و كفار در لحظه غروب آن را سجده مي كنند).

در اين وقت (موقع طلوع و غروب) از خواندن نماز ممانعت بعمل آمده است و مسأله صحيح اين است، اگر نمازي كه موجبي و سببي داشته باشد، مانند تحية المسجد و نماز جنازه در عين وقت ممنوع آماده مي شود، خواندنش بلامانع است . البته نمازي كه سببي نداشته باشد . مانند: سنت مطلق مشمول منع است .

رسول الله ص  فرمود: «لا تحينواً».

(قصد و اراده وقت و زمان مشخصی را نكنيد).

و در حديث بخاري از ابن عمر سخن از شاخ شيطان به ميان آمده است، ابن عمر مي گويد: رسول الله ص را ديدم بسوي مشرق اشاره مي كرد و مي فرمود:

« ها إنَّ الفتنة هاهنا، إن الفتنة هاهنا من حيث يطلع قرن الشيطان »

 

(آگاه باشید، همانا فتنه آنجا است، فتنه‌ همان جائي است كه شاخ شيطان قرار دارد).

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش